جاهلان تعظيم مسجد مى كنند آن مجاز است اين حقيقت اى خران كعبه مردان نه از آب و گل است طالب دل شوكه بيت الله دل است
در جفاى اهل دين جد مى كنند نيست مسجد جز درون سروران طالب دل شوكه بيت الله دل است طالب دل شوكه بيت الله دل است
اكنون در آستانه طوافى. اول با خدا دست بده; يعنى بيعت كن. حجرالاسود سمبل دست خدا در زمين است. وقتى دست دادى از بيعت هاى پيشين; بيعت با زراندوزان و زورمندان و تفكرات شيطانى شرقى و غربى و ... آزاد مى شوى. در ميقات بدن خود را آزاد كردى، اكنون رشته هاى تفكر خود را آزاد كن. با حجرالاسود تماس برقرار كن و اگر به دليل ازدحام تماس ممكن نشد، اشاره هم كافى است. امروزه عدّه اى براى استلام حجر، مرتكب معصيت مى شوند و احياناً خود را در معرض هلاكت نيز مى اندازند. آنان نمى دانند كه امام صادق ـ ع ـ همه را از اين امر بازداشته است.
طـواف
بعد از بيعت نوبت طواف است. طواف حركتى است فراگير، كه همه كائنات را فرا گرفته است. هستى و خلق و نشأت در گرو طواف است. از كوچكترين ذرات جهان تا بزرگترين كرات عالم، همه حركتى طواف گونه دارند. از كدام طرف بچرخيم؟ قلب خود را به قلب عالم هستى نزديك كن. مقام و جايگاه خود را بازياب، اينك دست خدا را احساس مى كنى كه بر پشت تو است و مى گويد مخلوقم، اهل بيتم، اينجا خانه من، خانه تو است. در طواف و سعى، دو جنبه بارز است; يكى اتصال به آفرينش و كائنات و حركت در جهت و مسيرى كه تمامى ذرات عالم صيرورت مى يابند; يعنى يافتن هويت در اين كهكشان عظيم و اين خلقت بى منتها و اتصال به خالق هستى و خروج از هيچى و پوچى. و نيز يافتن هويت فرهنگى و تاريخى. اينجا نخستين نقطه از دريا است كه به خشكى تبديل شد. نخستين انسانى كه برگِرد آن طواف كرد آدم بود و نخستين سنگى كه آدم كنارش پا نهاد و بر آن بوسه زد; حجرالاسود بود. خانه اى كه معمارش ابراهيم ـ ع ـ بود و هنگام ساختن آن، روى سنگى كه اكنون در غرفه است، پا مى نهد. همه انبيا; از هود و صالح و شعيب و موسى و عيسى و ... آن را طواف كرده اند و عدّه كثيرى از آنان در كنارش دفن شده اند. پيامبر خدا ـ ص ـ مشركين را از اطراف كعبه مى راند و حج ابراهيم را احيا مى كند و در روز عيد قربان برائت از مشركين را اجرا مى نمايد و ... بالاخره در آخرالزمان ظهور قائم ـ عليه السلام ـ از كنار آن خواهد بود. به اين ترتيب تو همان اعمالى را انجام مى دهى كه از ابتداى خلقت، همه صالحان و پاكان و موحّدان انجام داده اند. با يافتن اين هويت فرهنگى ـ تاريخى، از بند هويت هاى كاذبى كه مستكبران و زرمندان ـ بنا بر مقتضيات قومى و قبيله اى و اقتصادى و فرهنگى ـ ساخته اند آزاد مى شوى و در مسير هستى و آفرينش و در مسير تاريخى و هويت فرهنگى صالحان و موحّدان قرار مى گيرى و خويشتن فراموش شده را باز مى يابى. طواف عبادتى است كه با جسم و با حركت انجام مى گردد، نه همچون رياضت كشان و عابدان صومعه در محراب هاى خنك و خلوت. نسيم و عطر الهى را در دل گرماى سخت و حركت بدن در ميان انبوهى از مردم ـ اعم از زن و مرد ـ در حالى كه عرق سياهان به تنت مى مالد و لگد كوبت مى كنند و گهگاه تنه مى زنند، احساس مى كنى. گويى كه خدا اين بار عبادت تو را در اين سرزمين و ميان اين مردم و اين شرايط عجيب طلب كرده است.