كلام غزالى درباره نماز - نقش نماز در شخصیت جوانان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نقش نماز در شخصیت جوانان - نسخه متنی

مصطفی خلیلی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

براى رفتن به تربت به راه افتاديم. زيرا اگر مىمانديم تا آفتاب برآيد يخ زمين باز مىشد و راه پيمودن با الاغ در ميان گل، كار دشوارى بود. شب بسيار سردى بود. آسمان صاف و ستارگان درشت و درخشان بودند. ولى سردى هوا گوش و گردن و دست و پا را مىسوزاند. دو الاغ داشتيم كه يكى را هيزم بار كرده بودند و خورجين را بار يكى ديگر كرده و مرا روى آن سوار كردند. مردى بود به نام شيخ حبيب از دوستان و مريدان پدرم تا روستاى حاج آباد كه در راه كاريزك به تربت است و سه كيلومتر با كاريزك فاصله دارد همراه ما آمد و پدرم و او چون مىخواستند هيزمها را كه به طرز خاصى بسته مىشد بار الاغ كنند دستكشهاى انبانى كه در محل مىساختند به دست داشتند آن دو پياده و من سواره از عمه و شوهرش كه در خانه آنها بوديم و به ما كمك كرده بودند خداحافظى كرديم و به راه افتاديم. در فاصله كاريزك تا حاجى آباد پدرم همچنانكه پياده مىآمد نماز شبش را خواند و شيخ حبيب نيز با او همراهى مىكرد. چون به حاجى آباد رسيديم صبح دميد و در آن هواى سرد و باد تند و برانى كه مىوزيد روى آن زمينهاى يخ زده كه بدن انسان را خشك مىكرد. مرحوم حاج آخوند جلو ايستاد رو به قبله و شيخ حبيب به او اقتدا كرد. نخست اذان گفتند و سپس اقامه و نماز صبح را با همان طمأنينه و خضوع و توجهى خواند كه هميشه مىخواند در حالى كه از چشمان من از شدت سرما اشك مىريخت و دانههاى اشك روى گونههايم يخ مىبست. پس از نماز، شيخ حبيب به سوى كاريزك برگشت و ما راه تربت را در پيش گرفتيم و لازم نيست كه بنويسم با چه مشقت نزديك ظهر به تربت رسيديم»(1).

كلام غزالى درباره نماز

ابو حامد امام محمّد غزالى داراى آثار عرفانى و اخلاقى مفيدى مىباشند كه شايد بهترين آنها كتاب «كيمياى سعادت» باشد. ايشان بخشى از كتاب مزبور را به عبادات اختصاص دادهاند چنانچه در كتاب ارزشمند «احياء العلوم» همين كار را كردهاند.

در بخش عبادات سخن نغز و زيبايى در باب نماز بيان داشتهاند كه خلاصه آن اين است:

«بدان كه نماز ستون مسلمانى است و بنياد دين است و پيشرو و سيد همه عبادتهاست.

هركس كه اين پنج فريضه (نماز صبح، ظهر، عصر، مغرب، عشاء) به شرط خويش و به وقت خويش به جاى آورد عهدى بستهآيد وى را با حق تعالى، كه در امان و حمايت وى باشد و چون از گناهان كبيره دست برداشت نماز وى كفارت بقيه گناه وى باشد. رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم)فرمودند:

نماز ستون دين است هر كه دست بداشت دين خود ويران كرد و از او پرسيدند چه كار از همه كارها افضل است؟ فرمود: نماز به وقت خويش به پاى داشتن و فرمود كه «كليد بهشت نماز است». و فرمود: «خداى تعالى بر بندگان خويش هيچ چيز واجب و لازم نگردانيد پس از توحيد محبوبتر از نماز نزد وى باشد و اگر چيزى محبوبتر از نماز بود فرشتگان را بدان

1 ـ فضيلتهاى فراموش شده، ص137.

/ 200