بهانه مزاحمت نماز در امور شخصى - نقش نماز در شخصیت جوانان نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
«اى پسر عزيزم اگر چه من عمر طولانى نكردم مانند كسانى كه پيش از من بودند ولى در كارهاى آنان نظر كردم و در تاريخشان با دقت انديشه نمودم و در آثارشان سير نمودم تا حدّى كه از كثرت اطلاع مانند يكى از آنان به حساب آمدم اخبارى كه از گذشتگان پيدا كردهام به قدرى مرا به وضع آنان آگاه نمود كه گويى خودم با اولين تا آخرين آنها زندگى كردهام و جريان امورشان را از نزديك ديدهام. بر اثر تعمق در تاريخ آنان روشنى و تيرگى كارشان را شناختم و سود و زيان اعمالشان را تشخيص دادم سپس مجموع اطلاعات تاريخى خود را غربال نمودم آنچه آموزنده و مفيد بود در اختيار تو گذاردم و تنها مطالب زيبا و دلپذير وقايع را براى تو برگزيدم و ذهنت را از قضاياى مجهول و بىفايده كه اثر علمى و عملى ندارد بركنار نگاه داشتم»(1). در ادامه همين نامه مىفرمايد كه از گذشتگان نيكوكار و يارى كنندگان به دين خدا تجربه را بياموز زيرا آنها بودند كه به هواى نفس پشت پا زدند و از مفاسد فاصلهگرفتند وخود را بهفلاح وسعادت دنيا وآخرت رساندند.
بهانه مزاحمت نماز در امور شخصى
كسى كه نماز را مزاحمى براى اعمال و كارهاى روزمره شخصى بداند از دو حال خارج نيست يا ناشى از عدم آگاهى و جاهل بودن به موقعيت