چو خواهى كه نامت بماند بجاى
كه گر عقل و طبعش نباشد بسى
بسا روزگار را كه سختى برد
خردمند و پرهيزگارش برآر
گرش دوست دارى بنازش مدار
پسر را خردمندى آموز و راى
بميرى و از تو نماند كسى
پسر چون پدر نازكش پرورد
گرش دوست دارى بنازش مدار
گرش دوست دارى بنازش مدار
1 ـ صحيفه سجاديه، دعاى 64.