نقش نماز در شخصیت جوانان نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
يعنى در حقيقت تنبلى يك مرض نيست بلكه نداشتن يك انگيزه و علاقه درونى است كه آن عامل درونى در فعاليت و عدم فعاليت جسم ظاهر مىگردد. يكى از روانشناسان چنين مىگويد: «در عمق هر فعاليتى يك گرايش درونى عاطفى وجوددارد و در غير اين صورت به امتناع و تنبلى تبديل مىشود. در حقيقت مىتوان گفت كه تنبلى اساساً فقدان علاقه است اين عدم علاقه سبب انزجار او از كار خواسته شده مىگردد»(1). عدم علاقه و نبودن انگيزه را حاكى از يك سرى اختلالات عاطفى مىدانند مثل اضطراب، تناقض، احساس حقارت، عدم اعتماد به نفس، حسادت، ترس از سركوفتها و تنبيهات، خيالپرورى، تهديد عاطفى در برابر پدر و مادر و ضعف، همه دلايلى هستند كه ممكن است سبب تنبلى آشكار شوند. و گاهى اين نوع تنبلى فقط در برابر يك كار است مثل تنبلى در درس خواندن يا مطالعه كردن و يا بازى كردن و غيره. مهمترين تدبيرى كه بايد انديشيد اين است كه مربيان و والدين درباره فردى كه تنبلى او نتيجه بىعلاقگى و بىدقّتى است او را كمك كنند تا كشمكش روانى و درونى خود را جستجو نمايد كه فعاليت او را تضمين كند(2). يعنى آن شناخت و انگيزه را در او ايجاد كنند به جاى آنكه او را مجبور به عملى نمايند.