كه سرانجام پاكدامنى او بر همه ثابت شد و حتى دشمنانش به پاكيش شهادت دادند، و ثابت شد كه تنها گناه او كه به خاطر آن وى را به زندان افكندند چيزى جز پاكدامنى و تقوا و پرهيزكارى نبوده است.در ضمن معلوم شد اين زندانى بىگناه كانونى است از علم و آگاهى و هوشيارى، و استعداد مديريت در يك سطح بسيار عالى، چرا كه در ضمن تعبير خواب" ملك" (سلطان مصر) راه نجات از مشكلات پيچيده اقتصادى آينده را نيز به آنها نشان داده است.در دنبال اين ماجرا، قرآن گويد:" ملك دستور داد او را نزد من آوريد، تا او را مشاور و نماينده مخصوص خود سازم" و از علم و دانش و مديريت او براى حل مشكلاتم كمك گيرم (وَ قالَ الْمَلِكُ ائْتُونِي بِهِ أَسْتَخْلِصْهُ لِنَفْسِي).نماينده ويژه" ملك" در حالى كه حامل پيام گرم او بود، وارد زندان شد و به ديدار يوسف شتافت، سلام و درود او را به يوسف ابلاغ كرد و اظهار داشت كه او علاقه شديدى به تو پيدا كرده است، و به درخواستى كه داشتى- دائر به تحقيق و جستجو از زنان مصر در مورد تو- جامه عمل پوشانيده، و همگى با كمال صراحت به پاكى و بىگناهيت گواهى دادهاند.اكنون ديگر مجال درنگ نيست، برخيز تا نزد او برويم.يوسف به نزد ملك آمد و با او به گفتگو نشست،" هنگامى كه ملك با وى گفتگو كرد و سخنان پر مغز و پر مايه يوسف را كه از علم و هوش و درايت فوق العادهاى حكايت مىكرد شنيد، بيش از پيش شيفته و دلباخته او شد و گفت تو امروز نزد ما داراى منزلت عالى و اختيارات وسيع هستى و مورد اعتماد و وثوق ما خواهى بود" (فَلَمَّا كَلَّمَهُ قالَ إِنَّكَ الْيَوْمَ لَدَيْنا مَكِينٌ أَمِينٌ).