آشنایی با قرآن جلد 5
لطفا منتظر باشید ...
آن كسى كه فكرش پاك است
اخلاقش پاك است
فكرش شيرين است
اخلاقش شيرين است
عمل و رفتارش شيرين است
غذاى مطبوع و مفيد براى مردم ديگر است
و آن كسى كه كارها و سخنش همه تلخى و
سمومات است
سخنش به هر كس كه برسد مثل يك غذاى سمى است كه به افراد برسد ( غذاى سمى با افراد چه مى كند
؟حرف او وقتى به افراد مى رسد
كار يك غذاى سمى را مى كند ) تا در روح او خباثت نباشد
تا اخلاقش مسموم
و فاسد نباشد
تا افكار و عقايدش اين طور نباشد حرفش به اين صورت در نمىآيد .مردى بود
الان هم هست
سابقا ـ يعنى در دوره هاى خيلى قبل از ما ـ طلبه بوده
من چند جلسه اى بيشتر او
را نديدم
يكى از اقوامش گفت من اين را هيچ وقت در خانه ام راه نمى دهم ( بعد من تجربه كردم
ديدم همين
طور است ) براى اينكه بر بچه هايم از اين مى ترسم ( چون قوم و خويش نزديك او بود ) زيرا اين را تجربه
كرده ام
او با هر كسى كه روبرو مى شود كاوش مى كند ببيند كه او به چه اعتقاد دارد
يك تكيه گاه روحى (
يا ) فكرى براى او پيدا مى كند
ببيند او به چه اعتقاد دارد
به چه پايبند است
همين قدر كه آن را كشف
كرد كوشش مى كند او را در همان جهت خراب كند . اين ديگر جنس و طبيعتش اين طور شده
و خودش يك آدم متزلزل
و مرددالذات است
دستش به هيچ جا بند نيست
هر كسى را كه ببيند به جايى بند است كأنه ناراحت مى شود و
مى خواهد دستش را از آنجا بكند .