پيوندش مربوط به
دنياست . در آنجا انسان از تمام آن ميوه هاى درخت وجود خودش كه اعمال خودش است (بهره مند است . تفاوت
ديگر اين است كه در آخرت انسان ) با خودش مواجه مى شود
واقعا خودش را يك درخت مى بيند
درختى كه آنقدر
ميوه دارد الى ماشاء الله
و بعضى افراد ميوه هايشان در نهايت درجه شيرين و مطبوع و آن ديگرى كه
درختش زقوم است ميوه هايش آنچنان تلخ كه به تعبير ما از زهر مار تلختر . ولى در عين حال با همه آن تلخى
آنچنان گرسنگى وجوعى دارد كه همه آنها را مى خورد و شكم خودش را پر مى كند
چون همانهايى است كه در
دنيا خورده . آنچه در آنجا مى خورد تجسم آن چيزى است كه در دنيا خورده .پس در عالم آخرت
ما درختى در بهشت داريم و درختى در جهنم . انسان ممكن است به صورت آن درخت بهشتى
دربيايد
ممكن است به صورت اين درخت جهنمى دربيايد . به عبارت ديگر انسان ممكن است عضوى و شاخه اى از
درخت بهشتى باشد و ممكن است عضوى و شاخه اى از درخت جهنمى باشد . براى كسى قطعى نكرده اند كه تو حتما
از آن درختى يا حتما از اين درختى
نه
هر كسى در اين دنيا مى تواند خودش را عضوى و جزئى و شاخه اى از
آن درخت بكند و مى تواند عضوى و جزئى و شاخه اى از اين درخت بكند .
درخت " زقوم "
در چند جاى قرآن نام ( زقوم ) آمده است كه در دو جا به تعبير ( شجرة الزقوم ) استيكى در سوره ( و
الصافات ) بود كه خوانديم
يكى هم در همين سوره دخان . در سوره ( والصافات ) خوانديم :( انها شجرة
تخرج فى اصل الجحيم ) ( 1 ) درختى است كه در اصل و متن جهنم مى رويد .
1 . الصافات 64 .