آشنایی با قرآن جلد 5
لطفا منتظر باشید ...
اصلا قرآن بقاى خودش را مديون همين سه جهت است :مطلبش زبان فطرت بشر است
با
عباراتى در نهايت فصاحت و بلاغت بيان شده
و دستور اكيد صادر شده كه قرآن را با قرائت و آهنگ لطيف
بخوانيد
كه حتى در تعبيرات احاديث ما كلمه ( غنا ) دارد :( تغنوا بالقرآن ) ( 1 ) يعنى قرآن را ساده
نخوانيد
با آهنگ بخوانيد . اين با آهنگ خواندن
دستورى است كه از پيغمبر اكرم و ائمه اطهار رسيده و
آنها بر اين اساس عمل مى كردند . خود ائمه اطهار قرآن را با لحن و آهنگ خوش مى خواندند . هم درباره امام
سجاد عليه السلام و هم درباره امام باقر عليه السلام اين روايات هست كه گاهى در خانه خودشان با صداى
بلند و با آهنگى چنان لطيف قرآن مى خواندند كه مردم كوچه كه مىآمدند عبور كنند آنجا مى ايستادند و
گاهى اين آهنگ آنقدر سقاها ( 2 ) را جذب مى كرد كه با آن مشك سنگينى كه به دوششان بود همان طور مى
ايستادند كه بشنوند و استماع كنند .بيشتر احتمال مى دهند كه مقصود اين باشد كه ما قرآن را با عباراتى فصيح و ساده و روشن ( نازل كرديم ) (
للذكر ) براى اينكه شما ( متذكر و متنبه بشويد ) . بعضى مثل مجمع البيان مى گويند ( للذكر ) يعنى ( للحفظ
)
كه حفظ كنيد
ضبط كنيد . و قرآن از كتابهايى است كه آمادگى اش براى حفظ شدن از هر كتاب ديگر بيشتر
است . عجيب است ! شعر را مى شود حفظ كرد و قرآن شعر هم نيست
نثر است . يك كتاب نثر در دنيا نمى توان پيدا
كرد كه بشود چهار صفحه اش را حفظ كرد و قرآن در اثر آن سلاست فوق العاده اى كه در عبارات و كلماتش هست (
اين خاصيت را دارد ) . وقتى كه كلمات
خيلى سليس باشد ( زود حفظ مى شود ) . شما در خود شعرها مى توانيد
امتحان كنيد .