آشنایی با قرآن جلد 5
لطفا منتظر باشید ...
شعرهاى سعدى را خيلى زود مى شود حفظ كرد براى اينكه كلمات آن سليس است يعنى هر كلمه اى
نسبتا در جاى خودش قرار گرفته است . بعد كه انسان حفظ كرد دير فراموش مى كند چون به معنى واقعى سلاست
دارد . ولى انسان اگر بخواهد يك قصيده خاقانى را حفظ كند جانش در مىآيد
با اينكه قصايد او هم خيلى
فصيح و بليغ است
ولى سلاست (اشعار) سعدى را ندارد . گرچه هر شعرى به دليل شعر بودن و آهنگين بودن
قابل حفظ ( شدن ) است
باز شعرها با هم تفاوت دارند . در ميان نثرها تنها كتاب نثرى در عالم كه قابل حفظ
كردن است يعنى اصلا ذهن آن را براى حفظ كردن مى پذيرد قرآن است . شما كتاب نثر ديگرى در عالم نمى
توانيد پيدا كنيد كه انسان بتواند عبارتهاى آن را حفظ كند
و لهذا حفظ كردن قرآن مثل تلاوت كردن آن
امر بسيار مطلوبى است و مخصوصا بعد از آنكه انسان حفظ كرد نبايد بگذارد فراموش بشود . شايد گناه هم
داشته باشد كه انسان قرآن را حفظ كند و بعد اينقدر نخواند تا فراموش بشود . افرادى كه حافظه شان ضعيف
است لااقل اگر يك سوره دو سوره پنج سوره حفظ مى كنند نگذارند كه همان سوره ها فراموش بشود چون بعضى
حرام و گناه مى دانند كه انسان قرآن را حفظ كند و بعد بگذارد فراموش بشود .( و لقد يسرناالقرآن ) بنا بر بعضى از تفسيرها يعنى ما قرآن را سهل و ساده ( كرديم ) . اين ( سهل ) به
همان معناست كه امروز مى گويند ( سهل و ممتنع ) يعنى از نظر عبارت اينقدر ساده است كه انسان آن را در
نهايت نرمى مى بيند ولى در عين حال ممتنع است و مثلش را نمى شود ايجاد كرد . همين تعبيرى كه راجع به
سعدى مى گويند
كاملترش درباره قرآن (صادق ) است . ما اين را با عباراتى به غايت سهل و ساده و شيرين و
فصيح و بليغ بيان كرديم
براى چه ؟( للذكر ) كه مردم بتوانند آن را به ذهن بسپارند . معنى ديگر ( ذكر )
در اينجا نه اين است كه به ذهن بسپارند
( بلكه ) براى اينكه متذكر و متنبه بشوند .
ما قرآن را اينچنين سهل و ساده و فصيح و بليغ قرار داديم
براى اينكه بهتر خدا را به ياد مردم بياورد و بهتر مردم را متنبه كند .