دژهای استوار نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دژهای استوار - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اگـر شـمـاهـايـى كـه در صـنـعـت هستيد و در پرسنل صنعتى كار مى كنيد در ارتش ، اين باور را داشته باشيد و به تجربه اين باور را امروز داريد كه مى توانيد صنّاع باشيد و مى توانيد كارهاى ابتكارى بكنيد، خواهيد توانست .^(1224) غـربـيـان و در سـابـق انـگـلسـتـان و بـعـد از او آمـريـكـا و سـايـر كـشـورهـاى قـدرتـمـنـد دنـبـال ايـن بـودنـد كـه بـا تـبـليـغـات دامـنـه دار خـودشـان به ممالك ضعيف باور بياورند كه ناتوانند؛ باور بياورند كه اينها نمى توانند هيچ كارى انجام بدهند؛ اينها بايد در صنعت ، در نـظـام ، در اداره كـشـورهـا، دسـتـشـان بـه طـرف قـدرت هاى بزرگ از شرق و غرب دراز باشد. آنهايى كه مى خواستند مخازن اين كشورهاى ضعيف را ببرند، نقشه هاى درست فكر كرده آنها اين بود كه مردم اين كشور را، ملّت اين كشورها را باور بياورند كه خودشان ناتوانند، ناتوانى را بـه خـوردِ كـشـورهـاى مستضعف بدهند و خود مردم با اين باور كه نمى توانيم صنعتى را خودمان ايجاد كنيم و نمى توانيم لشكرى را خودمان اداره كنيم و نمى توانيم اداره مملكت خودمان را بكنيم ، ايـن بـاور كـه بـه وسـيـله تـبليغات غرب زدگان ، در اين ممالك پياده شد اين كشورها را به تباهى و عقب ماندگى كشاند.

...هـر كـشـورى كـه اعتقادش اين باشد كه نمى تواند خودش صنعتى را ايجاد كند اين ملّت محكوم بـه ايـن اسـت كـه تـا آخـر نـتـوانـد و ايـن اسـاس نـقـشـه هـايـى بـوده اسـت كـه بـراى مـلل ضـعـيـف دنـيـا قـدرت هـاى بـزرگ كـشيده اند و قلمفرسايانى كه در راه آنها قلمفرسايى مى كـردند و غرب زدگانى كه وابسته به آنها بودند اين مطلب را به طور وسيع تبليغ كردند، به طورى كه اين ممالك باورشان آمده بود كه هيچ كارى از آنها ساخته نيست و هيچ امرى از امور كـشـورى و لشـكـرى و صـنعت و ساير امورى كه در تمدن بشر دخالت دارد از عهده اينها ساخته نـيـست و بايد از غرب و از قدرت هاى اينها تبعيت كنند، لشكرشان مستشار لازم دارد و كشورشان مـدبـّر، اين باور مادامى كه در كشورهاى جهان و كشورهاى مستضعف هست براى خاطر همين باور تا آخر مبتلا و وابسته هستند.^(1225) شما اگر چنانچه باورتان باشد كه نمى توانيد صنعت بكنيد و نمى توانيد صنايع بزرگ و كـوچـك را و چـيزهايى كه احتياج به غرب بوده است ، خودتان آنها را درست بكنيد، تا اين باور هـسـت نـمـى تـوانـيـد كـه انـجـام بـدهـيـد. اول بـايـد خـودتـان را درسـت كـنـيـد، اول بايد باورتان بيايد كه ما هم انسانيم ، ما هم قدرت تفكر داريم ، ما هم قدرت صنعت داريم ، ايـن قـدرت در هـمه افراد بشر به قوه هست اگر اين باور براى شما پيدا شد و اين تجربه اى كـه در ايـن دو سـال شـمـاهـا پـيـدا كـرديـد و ديديد كه آن حرف هايى كه گفته مى شده است تـبـليـغـات بـوده اسـت و مـسـائل آن طـور نـبـوده اسـت ، ايـن تـبـليـغـات بـوده اسـت كـه در مقابل قدرت هاى بزرگ نمى شود نفس كشيد و بايد تسليم قدرت هاى بزرگ شد....

شـمـا خـودتـان مـى تـوانـيـد در عـيـن حـالى كـه قـدرت نـظـامـى تـان مـثـل آنها نيست و قدرت صنعتى تان مثل آنها نيست لكن مى توانيد ايستادگى كنيد و يك ملّت وقتى يك مطلب را باور كرد كه مى تواند انجام بدهد، انجام خواهد داد.... اگر چنانچه شما ملاحظه مى كـنـيـد كـه در اين دو سال در كشور ما صنعت هاى زيادى كه آنها انجام مى دادند خودشان انجام مى دهـنـد و بـاورتـان بـاشـد كه خود ما هم مى توانيم صنعتى داشته باشيم و مى توانيم ابتكارى داشته باشيم همين باور توانايى ، شما را توانا مى كند.

اساس ، اين باور است كه آنها از ما گرفته بودند، آنها ما را از همه چيز تهى كرده بودند به طـورى كه افكار ما، باورهاى ما همه وابستگى داشت . اگر افكار يك ملّتى وابستگى به قدرت بـزرگـى بـاشـد تـمام چيزهاى آن ملّت وابستگى پيدا مى كند، عمده اين است كه افكار شما آزاد بـشـود، افـكـار شـمـا از وابستگى به قدرت هاى بزرگ آزاد بشود. اگر افكار شما آزاد شد و بـاورتـان آمـد كـه مـا مـى تـوانـيـم صنعتمند و صنعتكار باشيم ، خواهيد بود. اگر افكارتان و بـاورتـان ايـن بـاشد كه ما مى توانيم مستقل باشيم و وابسته به غير نباشيم ، خواهيد توانست .^(1226) بايد ايرانى بسازيم كه بتواند بدون اتكا به آمريكا و شوروى و انگلستان ، اين جهانخواران بـيـن المـللى ، اسـتـقلال سياسى ، نظامى ، فرهنگى ، اقتصادى خويش را به دست گيرد و روى پـاى خـود بـايـسـتـد و هـويـت اصـيـل خويش را به جهان عرضه كنند. افسوس كه هنوز عده اى از روشنفكران نمى

/ 206