وظايف فرمانده - دژهای استوار نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دژهای استوار - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شهادت*طلبى


... بـرادران بـايـد هـر كـدامـشـان بـه يـك عـنـصـر فـعـّال ، خـودكـار، پـايـان نـاپـذيـر تبديل شوند... بايد بچه ها واقعاً پايان ناپذير بشوند يعنى پايانشان به شهادت برسد. اگـر چـنانچه شهيد شد تمام شود وَاللّه مادون شهادت اين جوان را بايد تمام نكند!... ما اينجور عنصرى براى سپاهى بايد در نظر بگيريم ، البته نمى گوييم همه افراد سپاه ....

بـايـد در سـپـاه يـك عـده اى بـاشـنـد كـه آن خـصـوصـيـات را دارا بـاشـنـد كـه آن عـدّه قابل قبولى در سپاه پيدا بشوند كه استخوان درشت و نيرومند، اينها بتوانند اين بار سنگين را بر دوش بگيرند.

البته سپاهى هاى ديگر هم بايد بتوانند رشد كنند.^(228)

نمونه اى از اخلاق

...يك فرمانده مى تواند با افراد خودش لبخند بزند، تقدّم به سلام بكند... با آنها بنشيند، غـذا بـخـورد و غذايش را كمتر از آنها قرار دهد. غذايش را پايين تر از آنها قرار دهد، كار بيشتر بـكـنـد، مـرخـصـى كـمـتـر از آنـهـا بـگـيـرد، امـتـيـازات اصـلاً نـگـيـرد امـّا در عـيـن حـال بـگويد بايد وقتى كه از اين جا عبور مى كنيد من سان مى بينم يا شما رژه مى رويد بايد منظم و با انضباط رژه برويد. هيچ اشكالى ندارد، اين مى شود اسلامى ....^(229) سردارهاى صدر اسلام اساتيد اخلاق بودند. كسانى بودند كه مردم را در همان حالى هم كه جنگ مـى كـردنـد، هـدايـت مـى كـردنـد، بـه اسم خدا شروع مى كردند. دستور بود كه تا آنها، تا آن مـقـابـلهـاى مـا شـروع نـكـنـنـد، شـما بايستيد. شروع همين اينطور نبود كه همان طور كه آنها مى خـواسـتـنـد ايـنها را مغلوب كنند و يك غنيمتى به دست بياورند، ارتش اسلامى هر جا رفته است و سـردارهـاى اسـلام هـر جـا پـاگـذاشـتـنـد، هـمـان جـايـى كـه پـا گـذاشـتـنـد، اوّل مسجد درست كردند.^(230)

وظايف فرمانده

تقويت ايمان نيروها

جـوان هـايـى كـه در ارتـش و سـپـاه هـستند تقويت روحى بشوند.... ايمان آنها را تقويت كنيد، يك سرباز مؤ من مى تواند يك گروه را در هم بشكند.^(231) شما حق نداريد عناصر كارآمد را معطّل بگذاريد، كار شايسته و خوب بايد از انسان هاى كارآمد دريـافـت بشود.... يك موجود بى ايمان اگر در حدّ اعلاى تخصص هم باشد به درد بخور نيست بـايـد ايـمـان داشـتـه بـاشـد ايـمـان آن جـايـى اسـت كـه دل انـسـان احـسـاس اسـتـقـرار مـى كـنـد؛ آدم بـى ايـمـان ، دَمـْدَمـى مـزاج ، مـُذَبـْذَب و غـيـر قابل اعتماد است . ايمان را در خود و در بخشهاى زير مسؤ وليت تان تقويت كنيد، از اين توصيه هاست كه دشمن ناكام مى شود و مى ترسد.^(232)

تقويت انديشه انقلابى


براى هر چه بيشتر آميختن انقلاب با اعماق ارتش و وارد كردن هر چه بيشتر انديشه انقلابى در داخل ارتش بسيار تلاش كنيد و اين وظيفه بسيار مهمى است .^(233)

پيوند با روحانيان

مـن امـيـدوارم كـه اين پيوند محفوظ باشد، پيوند شما آقايان نيروى هوايى و دريايى و زمينى و ساير قواى مسلّح با روحانيين و پيوندتان با ملّت . و شما اين ملّت را بايد درست توجه بكنيد كـه ايـن روحانيين كه در بين شما مى آيند و يك كارهايى را انجام مى دهند، در آن حدودى كه بايد انجام بدهند، اينها به صلاح هم شما و هم كشور و هم اسلام است .

دسـتـهايى مى خواستند كه شما را از روحانيين جدا كنند و ملّت را به شما بدبين كنند. بايد شما تـوجـه بـه ايـن مـعـنا بكنيد كه اگر چنانچه روحانيين همراه شما باشند، البته آنها در حدود آن چـيزى كه ماءموريت دارند بايد عمل كنند و به قوت خودش هم بايد باقى باشد و آنها پشتيبان شـمـا هـسـتـنـد و وقـتى كه نماينده روحانيين در پادگانها باشند اين براى شما نفع دارد و اگر كـسـى ايـن معنا را بگويد كه اينها براى شما مثلاً ضرر دارد اين صحيح نيست . ملّت به واسطه هـمـيـن مـعـنـا پـشـتـيـبـان شـمـا بـاقـى مـى مـانـد و مـن امـيـدوارم كـه ايـن ارتـبـاطـى كـه الان حـاصـل اسـت بين همه قشرها، اين ارتباط محفوظ بماند و كشور ما با همين ارتباط مى تواند پيش بـرود... روحـانـى كـه در

/ 206