دژهای استوار نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دژهای استوار - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آيـا سـران جـيـره خوار ارتشى كه 50 سال است توسط امريكا خريدارى شده اند به اين سرعت قـابـل تـغـيـيـر هـسـتـنـد؟ ارتـش ، شـاه را نـمى خواهد و لكن قدرت دست سران ارتش است . ارتش مـخـصـوصـاً افـسران و درجه داران آن با ملت هستند ولى فعلاً قدرت يك انقلاب را ندارد، فعلاً حـكـومـت را نـظـامـيـان آمـريـكـا در دسـت گـرفـتـه انـد ولى بايد دانست كه اداره اين حكومت بسيار مشكل است ، اصولاً نظامى نمى تواند حكومت كند.^(1305) چرا اين ارتش با سرنيزه مى خواهد وادار كند به اين كه اين كارگرها سركار بروند؟ و اين نفت را و ايـن طـلاى سـيـاه را جـريـان بـدهند براى ممالك ديگر، براى امريكا! براى اين كه ارتش ، ارتـش مـا نـيـسـت ، ارتـش اسـتـقـلال نـدارد، اگـر ارتـش اسـتـقـلال داشـت ، نـمى شد ما بگوييم كه ارتش مستقل خودش پيش خودى مى خواهد به امريكا نفت برساند.

ارتـش يـك ارتـش وابسته به آمريكا هست و تحت فرمان مستشارهاى امريكايى هست . از اين جهت مى خـواهـنـد كه همين ارتش ‍ را استعمال كنند بر خلاف آن چيزى كه ملت مى خواهد. ملت مى گويد نفت مال خودمان ، ارتش مى گويد نفت مال آمريكاست .^(1306)

پذيرش سلطه بيگانه

ارتـش مـا از ديـر باز يك ارتش متكى و نامستقلى بود كه همه كشورهاى قدرتمند خارجى روى آن كـار كـرده انـد و طـبيعى است وقتى يك دستگاه خارجى در ميان ارتش و كشورى كه خودش امكانات نـدارد جـاى پـا بـاز كـنـد، ايـن جـاى پا را به آسانى رها نمى كند و تا مدتّها، ديدگاه هاى اين كـشـورهـا، در ارتـش وجود خواهد داشت ... حضور ابرقدرت ها در ارتش فقط به اين معنا نيست كه بـه ارتـش سـلاح ، آمـوزش و روش بـدهـد و ارتش را به خود وابسته كنند بلكه بهره بردارى سياسى هم به دنبال نفوذ سلطه بيگانگان در ارتش يك حقيقت اجتناب ناپذير است . ما اين مساءله را از دير باز تا قبل از انقلاب اسلامى داشته ايم .^(1307) ارتـش مـا در دوره سـتـم شاهى محنت ها و رنج هاى عمومى مردم را با يك وجه مضاعف داشت و حضور بـيگانگان و بخصوص ‍ آمريكايى ها در ارتش براى يك ايرانى با شرف و يك مسلمان غيور مؤ من فاجعه آميز بود و مصيبتى بالاتر از اين نبود كه ببيند بازوى توانايى كه در همه جاى دنيا وظـيـفـه دفاع از ميهن و استقلال و تماميت يك كشورى را بر عهده دارد اين طور مورد تحقير و اهانت بـيـگـانـه قـرار گـيـرد و نتواند از ميهن خودش دفاع كند. بدنه ارتش و شايد برخى از صاحب مـنـصـبـان بـالاى ارتـش بـدون شـك از ايـن شـرايـط رنـج مـى بـردنـد و خـون دل مى خوردند.^(1308) ارتـش ايـران آن روزى كـه حـكّام غير مردمى بر كشور حكومت مى كردند غير مردمى و وابسته به بـيـگـانگان بود امّا امروز يك مجموعه عظيم مردمى در ارتش براى عقيده ، ايمان و ميهن خود تلاش مى كنند و اين افتخار بزرگى است .^(1309) قبل از انقلاب ، نيروهاى نظامى به هيچ وجه خودكفا نبودند، احتياجات نيروى هوايى ، دريايى و سـايـر قـسـمـت هـا بـايد در بيرون از اين مرزها تاءمين مى شد و اين براى يك ملّت بزرگ ننگ و سرشكستگى بود كه به ملت ما تحميل شده بود.^(1310) ايـن سـازمـان [صـنـايـع دفـاع ] بـا هـدف وابـسـتـه كـردن وسـايـل دفـاعى كشور به بيگانگان ايجاد شده بود و حضور بيش از دو هزار و پانصد خارجى فـقـط در يـكـى از بخش هاى آن كه پنج هزار پرسنل داشت مؤ يّد اين نكته است ... هدف دو هزار و پانصد خارجى در سازمان صنايع دفاع ممانعت از بروز استعدادها و خلاقيت هاى ايرانيان بوده و اين خيانتى بزرگ به اين ملت بود.^(1311) در گذشته بيگانگانى در ارتش بودند و احترام كاذبى براى خود كسب كرده بودند، آن احترام ، احـتـرام اسـتـادى نـبـود بـلكـه احـتـرام اربـابـى بـود. ارتـش ايـران در طول زمان روزى فرانسوى ها، انگليسى ها، بلژيك ها را بيرون كرده است و امروز هم امريكايى ها را.^(1312)

سران سرسپرده

ارتـش در زمـان طاغوت از سه بخش : اقليت سرسپرده ، اقليت طرفدار انقلاب و اكثريت بى خبر كه بدنه اصلى ارتش به حساب مى آمدند، تشكيل شده بود.^(1313) در مـيـان ارتـش ، فـرمـانـدهـانـى هـستند كه از شاه پشتيبانى مى كنند و خود آنان در غارتگرى و

/ 206