از ملّت بودن و در كنار ملّت بودن براى آن نيرويى كه هدف و فلسفه وجودش امنيت جامعه است ، بـزرگ تـريـن افـتـخـار اسـت ... از مـردم و بـراى مردم بودن به اين است كه فرهنگ مردم ، جهت گـيـرى مـردم ، خـواستهاى مردم ، مقدسات مردم ، ايمانها و عشقهاى مردم در نظر پليس و نيروهاى انـتـظـامـى و مـاءمـوريـنـى كـه مـتـعـلق بـه مـردم هـسـتـنـد مـثـل خـود مـردم محترم و عزيز شمرده مى شوند.^(532)
با اقتدار كامل در خدمت مردم
نيروى انتظامى به عنوان خدمتگزار و امين مردم بايد از راه آموزش و جلب آنچه كه موجب اقتدار او مـى شـود، از اقـتـدار كـامل و قانونى برخوردار باشد تا آحاد ملّت احساس امنيت كنند و اين قدرت موقعى زيبا، مقدس و مطلوب است كه در خدمت به مردم به كاررود.خدمت به مردم يك افتخار است و اين خدمت هر چه دشوارتر باشد، افتخار آن بيشتر و ثواب الهى آن والاتر است .^(533) امروز نيروى انتظامى از مقبوليت بين مردم برخوردار است . اين لباس شما را، مردم دوست دارند و به آن احترام مى گذارند، اينها همه نِعَم الهى است .^(534) پليس در نظام اسلامى بايد اسوه و مقتدايى براى مردم و الگو براى دنيا باشد و در امانتدارى ، نـظـم ظاهرى و معنوى ، تواضع و مهربانى با مردم نمونه باشد، و امروز خوشبختانه افراد اُنـيـفـورم پـوش بـه مـعـنـاى واقـعـى در كـنـار مـردم هـسـتند و مردم نسبت به آنها احساس محبّت مى كنند.^(535)
حافظ امنيت جامعه
قـواى انـتـظـامـى بـراى انـتـظـام يـك كـشـور اسـت ؛ بـراى حـفـظ مـردم اسـت بـراى حـفـظ جـان و مـال مـردم اسـت ؛ نـه بـراى ارعـاب مـردم ، نـه بـراى تـرسـانـدن و (عـرض كـنـم ) چاپيدن مردم .^(536) نيروى انتظامى بايد از اقتدار حقيقى برخوردار باشد تا آحاد ملّت احساس كنند كه پاسدار امنيت فـردى و اجـتـمـاعـى آنـهـا مـجـمـوعـه اى مـقـتـدر اسـت وقـدرت دفـاع ازآنـان در بـرابر دشمنان و عوامل مخلّ امنيت جامعه را دارد.^(537) بايد يكايك شهروندان از ته دل به نيروى انتظامى اعتماد و اطمينان داشته باشند، يعنى وقتى كسى دكّانش را مى بندد، اگر نگران بود، بگويد : ماءمور كه هست ، اگر به مسافرت مى رود، خانه اش را مى گذارد، بگويد : نيرو كه هست ، هر مشكلى كه مربوط به امنيت پيش مى آيد، اگر گـفـتـنـد: دزد آمـده ، اگـر گـفـتـنـد :كـسـانـى تـعـرّض بـه نـوامـيـس مـردم مـى كـنـنـد، در دل مـردم شـمـع امـيـدى روشـن بـاشـد كـه بالاخره نيروى انتظامى هست . مردم به نيروى انتظامى مثل يك صاحب امنيت ، پاسدار امنيت نگاه كنند بايد اين را شما بوجود آوريد.^(538) مـردم بـايـد بـه هـنـگام ديدن پليس در شهر و خارج از شهر احساس محبّت و آرامش كنند؛ و امروز، البـتـه وضـعـيـت نـيـروهاى انتظامى ما با دوران گذشته بسيار متفاوت است و نيروى انتظامى در كنار مردم و با مردم هستند. شما هر چه مى توانيد بايد اين روحيه را در خود تقويت كنيد، چرا كه فلسفه بوجودآمدن نيروهاى انتظامى نظم وآسايش درزندگى مردم است .^(539)
پيوند صميمى بسيج و مسؤ ولان
آن روزى كـه امـام رحـمـة الله عـليـه فـرمـودنـد: ارتـش بـيـسـت مـيـليـونـى در ايـران تـشكيل بشود، كشور ما چهل ميليون جمعيت داشت و همه داراى خصوصيات بسيجى بودند، امروز هم ايـن گـونـه اسـت .مـردمـى كـه چـنـيـن خـصـوصـيـتـى دارنـد نـسـبـت بـه مـسائل محيط و جامعه و نظام خود بى تفاوت نيستند، كسى در راءس امور قرار مى گيرد كه مورد حـمـايـت آنـهـا بـاشـد و اگـر كـسـى مورد حمايت مردم نباشد در راءس امور قرار نمى گيرد، پس رابطه و پيوند بين مسؤ ولان كشور و آحاد مردم كه متن عمومى آنها هم همين ، بسيجى ها هستند، يك رابطه تنگاتنگ و برادرانه و صميمانه است .^(540)