فرق‌ تجربه‌ و استقراي‌ ناقص‌ - علم و عالم نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

علم و عالم - نسخه متنی

محمد واسعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

باتوجه‌ به‌ مشابهت‌ كامل‌ ـ افراد ديگر با افراد موردآزمون‌، قهراً حكم‌ را بر تمام‌ افراد گسترش‌ مي‌دهد؛ زيرا وقتي‌ دو چيز از هرجهت‌ همسان‌ باشند، اختصاص‌ حكم‌ به‌ فردي‌ معين‌ بي‌دليل‌ مي‌نمايد. اين‌مسأله‌ در فلسفه‌ اسلامي‌ با قاعده‌ «افراد متماثل‌ در احكام‌ ممكن‌ و غيرممكن‌يكسانند» بيان‌ شده‌ است‌. بر اين‌ اساس‌، آزمون‌هاي‌ جهان‌ كلي‌ است‌ و اگر درموردي‌ تخلف‌ به‌ چشم‌ مي‌خورد، بدان‌ سبب‌ است‌ كه‌ مورد از هر جهت‌ بامورد آزمون‌ همساني‌ ندارد يا اگر همسان‌ مي‌نمايد، مانعي‌ در كار است‌.اميرمؤمنان‌ علي‌ (ع) در اين‌ باره‌ مي‌فرمايند:

التجارب‌ علم‌ مستفاد؛ آزمون‌ها معرفتي‌ اكتسابي‌ است‌.

ثمره‌ التجربه‌ حسن‌ الاختبار؛ نتيجه‌ آزمون‌ آگاهي‌ است‌.

فرق‌ تجربه‌ و استقراي‌ ناقص‌

استقرا يعني‌ بررسي‌ احوال‌ جزئيات‌ براي‌ رسيدن‌ به‌ حكم‌ كلي‌. استقرا دونوع‌ است‌: تام‌ و ناقص‌. استقراي‌ تام‌ بررسي‌ حال‌ تمام‌ افراد است‌ كه‌ ارزش‌يقيني‌ دارد؛ ولي‌ غالباً ممكن‌ نيست‌. و استقراي‌ ناقص‌ بررسي‌ حال‌ برخي‌ ازافراد و جزئيات‌ است‌ و برخلاف‌ تجربه‌، ارزش‌ يقيني‌ ندارد؛ چون‌ محورقضاوت‌ و حكم‌ در استقرا شباهت‌ است‌ و تشابه‌ نمي‌تواند پايه‌ يك‌ حكم‌ كلي‌يقيني‌ باشد. در حالي‌ كه‌ ملاك‌ حكم‌ در تجربه‌ تماثل‌ و يگانگي‌ طبيعت‌ افراداست‌ و يگانگي‌ و وحدت‌ طبيعت‌ به‌ حكم‌ خِرَد مي‌تواند پايه‌ حكم‌ كلي‌ يقيني‌گردد؛ به‌ عبارت‌ روشن‌تر، وقتي‌ مثلاً روي‌ چند قطعه‌ آهن‌ آزمايش‌ كرديم‌ وديديم‌ آهن‌ در حرارتي‌ خاص‌ منبسط‌ مي‌شود و آزمايش‌ را آن‌ قدر تكراركرديم‌ تا به‌ يقين‌ رسيديم‌ كه‌ انبساط‌ اثر مخصوص‌ آهن‌ مورد آزمايش‌ دردماي‌ مخصوص‌ است‌، قاطعانه‌ مي‌توانيم‌ بگوييم‌ تمام‌ آهن‌هاي‌ جهان‌ كه‌ ازنظر آلياژ و حرارت‌ با آهن‌ مورد آزمايش‌ همسانند، در حرارت‌ خاص‌ انبساط‌پيدا مي‌كنند. در غير اين‌ صورت‌، بايد انبساط‌ آهن‌ مورد آزمايش‌، علتي‌جداگانه‌ داشته‌ باشد و چون‌ چنين‌ علتي‌ وجود ندارد، مي‌شود گفت‌: علت‌انبساط‌ همراه‌ ذات‌ آهن‌ و حرارت‌ معين‌ است‌ و بايد در هر كجا كه‌ آهن‌ وحرارت‌ وجود دارد، با انبساط‌ همراه‌ باشد؛ زيرا معنا ندارد كه‌ علت‌ در موردي‌تأثير كند و در مورد ديگر كه‌ از هر نظر مانند آن‌ است‌، بي‌اثر باشد؛ به‌ تعبيرعلمي‌، «ترجيح‌ بلا مرجّح‌ محال‌ است‌.» اين‌ بيان‌ نشان‌ مي‌دهد چرا آزمون‌، يقين‌ و علم‌ به‌ ارمغان‌ مي‌آورد واستقرا، مفيد يقين‌ نيست‌. در آزمايش‌، علت‌ حكم‌ (انبساط‌) را به‌ دست‌مي‌آوريم‌ و به‌ حكم‌ خرد، آن‌ را توسعه‌ مي‌دهيم‌؛ در حالي‌ كه‌ در استقرا تنهاتفحُّص‌، انجام‌ مي‌شود و هرگز علت‌ حكم‌ به‌ دست‌ نمي‌آيد.

3. معرفت‌ عقلي‌

شكي‌ نيست‌ كه‌ معرفت‌ عقلي‌ ارزش‌ يقيني‌ دارد. از اين‌ رو، امام‌ علي‌(ع)مي‌فرمايد: كسي‌ كه‌ تعقل‌ و انديشه‌ كند، مي‌فهمد. تعقل‌ كن‌ تا درك‌ كني‌.

ادراكات‌ عقلي‌ بديهي‌، قضايايي‌ خود معيارند كه‌ ذاتاً ارزش‌ يقيني‌ دارند وادراكات‌ عقلي‌ نظري‌، ارزش‌ يقيني‌ خود را از رجوع‌ به‌ ادراكات‌ بديهي‌ كسب‌مي‌كنند. البته‌ چنان‌ كه‌ در بحث‌ احراز معرفت‌ عقلي‌ صحيح‌ گذشت‌، ممكن‌است‌ در ارجاع‌ نظري‌ به‌ بديهي‌، خواص‌ نيز در دام‌ غفلت‌ و مغالطه‌ گرفتارآيند. آراي‌ متباين‌ آن‌ها در بسياري‌ از امور نظري‌، به‌ درستي‌ اين‌ سخن‌ گواهي‌مي‌دهد. امام‌ علي‌(ع) اين‌ چالش‌ را گوشزد كرده‌، مي‌فرمايد: عقل‌هاي‌ خود رامتهم‌ بدانيد؛ زيرا از اطمينان‌ به‌ آن‌ها خطا پيدا مي‌شود.

بنابراين‌، اطمينان‌ كامل‌ به‌ رجوع‌ واقعي‌ ادراكات‌ نظري‌ به‌ ادراكات‌ بديهي‌،وقتي‌ حاصل‌ مي‌شود كه‌ با قرآن‌ و سنت‌ معصومان‌(ع) ناسازگار نباشد.

/ 41