مذاكره و مشورت با صاحبان انديشه در امور پيچيده و تخصّصي علمي ازعوامل زمينهساز علم و معرفت است. امام علي(ع) در اين باره ميفرمايد:مذاكره و بحث علمي، باروركننده ذهنها به علوم و معارف است.كسي كه با صاحبان عقل مشورت كند، به انوار عقلهاي ايشان نورانيميشود.
ب) موانع علم و معرفت
1. هواپرستي
هواپرستي همان عشق و علاقه افراطي به خواهشهاي نفساني است. عشق وعلاقه افراطي سبب ميشود انسان جز محبوب را نبيند، و به غير آن نينديشد.اين عشق هوسآلود پردهاي ضخيم بر عقل و دل ميافكند و زشتيها را زيبا وزيباييها را زشت مينماياند. از اين رو، امام علي(ع) ميفرمايد:هواپرستي آفت عقل انسان است. كسي كه از هواي نفس خود پيرويكند، ديده دلش را كور، گوش جانش را كر و او را ذليل و گمراهميسازد.دنيا دوستي و علاقه افراطي به ثروت، مقام يا ديگر شهوات مادّي ازنمونههاي آشكار هواپرستي است، كه چون توفاني در درون جان به جنبشدرميآيد؛ تعادل ترازوي عقل را به كلي برهم ميزند و توان تفكر سالم وداوري صحيح را از انسان سلب ميكند. امام علي(ع) ميفرمايد:حُبّ و دوستي دنيا عقل را تباه و گوش جان را از دريافت حكمت كرميسازد.
2. خود دوستي افراطي
گاه خوددوستي افراطي به شكل خودخواهي و خود محوري در ميآيد وغرور تحقق مييابد. در اين موقعيت، انسان ميكوشد همه چيز را در علم وخواستههاي نفساني خود خلاصه كند و احتمال خطاي فكري و عملي خويشرا ناديده بگيرد. امام علي(ع) به گروهي از آلودگان و منحرفان چنين فرمودهاست: ميان شما و پند و اندرز حجابي از غرور است. غرور علمي موجبميشود انسان در سنجش حق و باطل دچار اشتباه گردد و در دام ظاهر آراستهباطل فرو افتد؛ چنان كه امام علي(ع) ميفرمايد:تباهي عقل در غرور و فريب خوردن از نيرنگها است.نمونهاي از غرور علمي در حدود قرن هيجدهم ميلادي در اروپا آشكارشد. در آن زمان، جهش علوم طبيعي سبب شد، بعضي از دانشمندان گرفتارغرور شوند و گمان كنند تمام رازهاي جهان هستي را گشودهاند. به همين دليل،ماوراي معلومات خود را انكار كردند، و حتي گاه آن را به باد مسخره گرفتندتا آن جا كه بعضي گفتند: تا روح را زير چاقوي جراحي در سالن تشريحنبينيم، باور نميكنيم! و نيز چون «خدا» به وسيله حواس ماقابل درك نيست،وجود ندارد. اين غرور علمي مشكلات و گرفتاريهاي فراوان در زندگيفردي و اجتماعي جهان به وجود آورد.گاه خوددوستي افراطي به شكل خودپسندي درميآيد و انسان تنها خودرا معيار زيبايي و ارزش ميداند، عجب تحقق مييابد. در اين موقعيت،شخص از تبادل فكري و مذاكره علمي خودداري ميكند و در نتيجه ازپالايش فكري و اوج علمي محروم ميماند؛ به تدريج ركود علمياش بهارتجاع فكري تبديل ميشود عقلش تيره و تار ميگردد. امام علي(ع) در