دنیا در نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دنیا در نهج البلاغه - نسخه متنی

امام اول علی بن ابی طالب ؛ گردآورنده: محمد مهدی شمس الدین

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در دنيا براى آخرت آماده شويد

فان تقوى الله مفتاح سداد، و ذخيره معاد، و عتق من كل ملكه، و نجاه من كل هلكه، بها ينجح الطالب، و ينجو الهارب، و تنال الرغائب، فاعملوا و العمل يرفع، و التوبه تنفع، و الدعاء يسمع، و الحال هادئه، و الاقلام جاريه، و بادروا بالاعمال عمرا ناكسا، او مرضا حابسا، او موتا خالسا، فان الموت هادم لذاتكم، و مكدر شهواتكم، و مباعد طياتكم، زائر غير محبوب، و قرن غير مغلوب، و واتر غير مطلوب، قد اعلقتكم حبائله، و تكنفتكم غوائله، و اقصدتكم معابله، و عظمت فيكم سطوته، و تتابعت عليكم عدوته، و قلت عنكم نيوته، فيوشك ان تغشاكم دواجى ظلله، و احتدام علله، و حنادس غمراته، و غواشى سكراته، و اليم ازهاقه، و دجوا طباقه، و جشوبه مذاقه، فكان قد اتاكم بغته فاسكت نجيكم، و فرق نديكم، و عفى آثاركم، و عطل دياركم، و بعث وراثكم يقتسمون تراثكم، بين حميم خاص، لم ينفع، و قريب محزون لم يمنع، و آخر شامت لم يجزع، فعليكم بالجد و الاجتهاد، و التاهب و الاستعداد، و التزود فى منزل
الزاد، و لا تغرنكم الحياه الدنيا كما غرت من كان قبلكم من الامم الماضيه، و القرون الخاليه، الذين احتلبوا درتها، و اصابوا غرتها، و افنوا عدتها، و اخلقوا جدتها، اصبحت مساكنهم اجداثا، و اموالهم ميراثا، لا يعرفون من اتاهم، و لا يحلفون من بكاهم، و لا يجيبون من دعاهم، فاحذروا الدنيا، فانها غداره غراره خدوع، معطيه منوع، ملبسه نزوع، لا يدوم رخاوها، و لا ينقضى عناوها، و لا يركد بلاوها. "خطبه 221"

ترجمه و شرح:

... عمل كنيد "تا هنگامى كه" عمل "شما به پيشگاه خدا" بالا مى رود و توبه نفع مى بخشد و به دعاهاى شما ترتيب اثر داده مى شود، "عمل كنيد تا زمانى كه" احوال آرام و قلمهاى "فرشتگان براى نوشتن اعمال" در جريان است، به انجام اعمال صالح مبادرت ورزيد پيش از آن كه عمرتان پايان يابد، يا بيمارى مانع گردد و يا تبر مرگ شما را هدف قرار دهد، چه اين كه مرگ، از بين برنده ى لذات است و مكدر كننده ى تمايلات، و فاصله افكن ميان شما و اهدافتان. ملاقات كننده اى است كه دوست داشتنى نيست! حريفى است كه مغلوب نخواهد شد، جنايتكارى است غير قابل تعقيب! هم اكنون دامهايش بر دست و پاى شما آويخته و ناراحتيها و مشكلاتش شما را احاطه نموده، تيرهايش شما را هدف قرار داده تسلطش بر شما عظيم است و حملاتش پى در پى. كمتر ممكن است تيرش به هدف اصابت نكند و ضربه اش كارگر نشود، چقدر نزديك است كه سايه هاى مرگ و شدت دردهاى آن و تيرگى بى هوشيها، و ظلمت سكرات و تالمات خروج از تن و تاريكى زمان
چشم بهم گذاشتن و ناگوارى آن شما را فرا گيرد. خوب پيش خود مجسم سازيد كه ناگهان مرگ به شما حمله ور مى شود و شما را حتى از گفت سخن آهسته ساكت مى سازد. دوستان مشاورتان را از گردتان پراكنده مى كند، آثارتان را محو، و خانه هايتان را معطل مى گذارد، وارثان شما را برمى انگيزاند تا ارث شما را تقسيم كنند، اينها يا دوستان خاصى هستند كه نمى توانند به هنگام مرگ به شما نفعى ببخشند و يا نزديكان غمزده اى كه نمى توانند از مرگتان جلوگيرى كنند، و يا مسروران و شماتت كنندگانى كه از مرگ شما غم به خاطر راه نمى دهند!

با جديت و كوشش "در انجام اعمال نيك" بپردازيد، براى اين سفر آماده شويد، و از اين منزل زاد و توشه فراوان برگيريد. دنيا شما را مغرور نسازد، چنان كه پيشينيان و امتهاى گذشته را در اعصار و قرون قبل مغرور ساخت، همانها كه شير از پستان دنيا دوشيدند و به غفلتهاى آن گرفتار شدند، مدت آن را به پايان بردند و تازه هاى آن را كهنه ساختند. ولى سرانجام مسكنهاى آنها، گورستان و ثروتهايشان ميراث براى ديگران گرديد، هم اكنون كسى كه نزد آنان برود وى را نمى شناسند، و به آنها كه برايشان مى گريند اهميت نمى دهند و به كسانى كه آنان را مى خوانند پاسخ نمى گويند.

از زرق و برق دنيا برحذر باشيد كه غدار است و مكار، فريبنده است و حيله گر، بخشنده اى است منع كننده! پوشنده اى است برهنه سازنده. آرامش آن بى دوام، مشكلاتش بى سرانجام، و بلاهايش جاودانى و قطع ناشدنى است!...

/ 46