اقبال و ادبار دنيا
اذا اقبلت الدنيا على قوم اعارتهم محاسن غيرهم، و اذا ادبرت عنهم سلبتهم محاسن انفسهم. "حكمت 8"ترجمه و شرح:
هنگامى كه دنيا به كسى رو كند نيكيهاى غير او را به او عاريت مى دهد و هنگامى كه دنيا به كسى پشت كند نيكيها و افتخاراتش را از او سلب مى نمايد.
بخش پنجم نيز در اين جا خاتمه يافت. نتايجى كه از تمام اين بيانات گرفته مى شود كه در بى وفايى و ناپايدارى دنيا هيچ شكى نيست كه فريبنده است و گل زننده و زحمات فراوانى كه انسان براى كسب آن كشيده باشد در يك لحظه بر باد مى رود و مرگ و اجل فرامى رسد و انسان ناچار همه چيز را مى گذارد و مى رود و در بى وفايى دنيا همين بس كه از ثروت مندترين افراد، قدرت مندترين انسانها و مهمترين افراد بشر از نظر مادى و معنوى مانند قارون، هارون، نمرود، ابوسفيان، فرعون، روى گردانيد و همه را به كام مرگ فرستاد. و انبياء و اولياء الهى از جمله رسول گرامى "ص" كه از بهترين انسانها بودند و كمترين گرايشى هم نسبت به دنيا نداشتند نيز از اين قاعده مستثنى
نبودند. بنابراين به چنين دنياى سست و ناپايدار و بى رحم چگونه مى توان دل بست و به آن اميدوار بود؟
بى اعتنايى پيامبر گرامى و امام على نسبت به دنيا
تاكنون با عنايات خداوند متعال پيرامون امور مختلفى راجع به دنيا بحث كرديم از صفات دنيا، بى ارزشى آن، بى وفايى دنيا، لزوم عبرت گرفتن از آن و بالاخره از بى اعتنايى نسبت به دنيا سخن به ميان آورديم و نهج البلاغه را از اين ابعاد بررسى كرديم.
بخشى كه اينك طرح آن را مناسب مى بينيم، بى اعتنايى حضرت امير سلام الله عليه مى باشد و خوب است نهج البلاغه را از اين نظر نيز مورد بحث و مطالعه و بررسى قرار دهيم و ببينيم كه حضرت على عليه السلام كه اين همه راجع به تنفر و مذمت و بى ارزشى دنيا سخن گفته است آيا خود چه نظرى نسبت به دنيا داشته و اصلا در اين دنيا چگونه مى زيسته است!؟
از بررسى نهج البلاغه و روايات فراوان اسلامى مى توان چنين برداشت نمود كه حضرت على در قناعت و بى اعتنايى كامل نسبت به دنيا مى زيسته و خود نمونه ى بارز انسانى است كه در دنيا زندگى كرده اما ذره اى به آن دل نبسته بود و در غناى كامل نسبت به آن بسر برد، او نمونه ى بارز انسانى است كه در دنيا زندگى كرده اما ذره اى به آن دل نبسته بود و در غناى كامل نسبت به آن بسر برد، او نمونه ى زهد و مجسمه ى تقوى و پرهيزگارى بود و با بررسى و مطالعه آنچه از نهج البلاغه اش در اين زمينه مى آوريم ملاحظه خواهيد كرد كه چگونه عالم و گوينده اى بود كه تا به مطلبى عمل نمى كرد آن را بيان نمى فرمود و مصداق بارز عالم عامل بود و نه تنها سخنان، خطبه ها نامه ها، حكمتها و بيانات شريفش بلكه روش زندگانى و طرز برخورد او با دنيا نيز بهترين و كامل ترين درس براى سعات بشريت است و خوشا بحال انسانى كه بتواند اين درسها را بياموزد و به آنها عمل كند و در روز قيامت با رو سفيدى كامل به محضر شريفش برسد و با بارى سبك از عقبات قيامت بگذرد "جعلنا الله و اياكم من اصحابه و انصاره و العاملين باوامره".
خداوندا ما را چون بنده عزيزت على، نسبت به دنياى فانى و بى ارزش علاقه مند و دلبسته مفرما و نعمت كوچك شمردن دنيا را به همه ى ما عنايت بفرما و لا تجعل الدنيا اكبر همنا...