دنيا با روش مخصوص خود بر شما مى گذرد
فالله عباد الله، فان الدنيا ماضيه بكم على سنن، و انتم و الساعه فى قرن، و كانها قد جاءت باشراطها، و ازفت بافراطها، و وقفت بكم صراطها، و كانها قد اشرفت بزلازلها، و اناخت بكلا كلها، و انصرمت الدنيا باهلها، و اخرجتم من حضنها، فكانت كيوم مضى، او شهر انقضى، و صار جديدها رثا، و سمينها غثا، فى موثقف ضنك المقام، و امور مشتبه عظام، و نار شديد كلبها، عال لجبها، ساطع لهبها، متغيظ زفيرها، متاجج سعيرها، بعيد خمودها، ذاك وقودها، مخوف وعيدها، غم قرارها، مظلمه اقطارها، حاميه قدورها، فظيعه امورها... "خطبه 232"ترجمه و شرح:
... زنهار! زنهار! شما را به خداى بندگان خدا! دنيا با روش مخصوص خود بر شما خواهد گذشت، رشته شما و قيامت بهم پيوسته، و گويا علامتهاى آن فرارسيده و با تمام بلاها و نشانه هايش نزديك شده است، گويى شما را در طرق خود متوقف ساخته، زلزله هايش در شرف وقوع
است و سينه بر زمين گذارده، دنيا از اهل خويش بريده و آنها را از آغوش گرم خود خارج ساخته است. زندگى بر آنان "كه رفتند" چون روزى بود كه گذشت و يا ماهى كه سپرى شد، تازه هاى آن كهنه شده و فربه هايش لاغر گرديده.
در جايگاهى تنگ، در ميان مشكلاتى بزرگ، آتشى پر شور، كه صداى زبانه هايش وحشت زا و شراره هايش تا دل آسمان زبانه مى كشد، غرشش پر هيجان، فروزنده و گدازنده و خاموشى اش بسيار دور، آتشگيره اش مشتعل، تهديدش خوفناك، قرار گاهش تاريك، اطراف و جوانبش تيره و ظلمانى، ديگ هاى جوشانش سخت داغ، و اوضاعش سخت وحشتناك "اين جايگاه گناهكاران است"...