دنیا در نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دنیا در نهج البلاغه - نسخه متنی

امام اول علی بن ابی طالب ؛ گردآورنده: محمد مهدی شمس الدین

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كسى كه از دامهاى دنيا برهد پيروز است

اليك غنى يا دنيا فحبلك على غاريك، قد انسللت من مخالبك، و افلت من حبائلك، و اجتنبت الذهاب فى مداحضك، اين القرون الذين غررتهم بمداعبك، اين الامم الذين فتنتهم بزخارفك؟ هاهم رهائين القبور، و مضامين اللحود! و الله لو كنت شخصا مرئيا، و قالبا حسيا، لا قمت عليك حدود الله فى عباد غررتهم بالامانى، و امم القيتهم فى المهاوى، و ملوك اسلمتهم الى التلف، و اودرتهم موارد البلاء، اذ لاورد و لا صدر. هيهات من وطى دحضك زلق، و من ركب لجحك غرق، و من اورعن حبالك وفق، و السالم منك لا يبالى ان ضاق به مناخه، و الدنيا عنده كيوم حان انسلاخه.

اعزبى عنى فو الله لا اذل لك فتستذ لينى، و لا اسلس لك فتقودينى، و ايم الله- يمينا استثنى فيها بمشيه الله- لاروضن نفسى رياضه تهش معها الى القرص اذا قدرت عليه مطعوما، و تقنع بالملح مادوما، و لا دعن مقلتى كعين ماء نصب معينها، مستفرغه دموعها، اتمتلى السائمه من رعيها فتبرك، و تشبع الربيضه من عشبها فتربض و ياكل على من زاده فيهجع؟ قرت اذا عينه اذا اقتدى بعد السنين
المتطاوله بالبهيمه الهامله، و السائمه المرعيه!

طوبى لنفس ادت الى ربها فرضها، و غركت بجنبها بوسها، و هجرت فى الليل عمضها، حتى اذا غلب الكرى عليها افترشت ارضها، و توسدت كفها، فى معشر اسهر عيونهم خوف معادهم، و تجافت عن مضاجعهم حنوبهم، و همهمت بذكر ربهم شفاههم، و تقشعت بطول استغفارهم ذنوبهم "اولئك حزب الله، الا ان حزب الله هم المفلحون".

فاتق الله يا ابن حنيف، و لتكفك اقراصك، ليكون من النار خلاصك. "نامه 45"

ترجمه و شرح:

اى دنيا! از من دور شو! افسارت را بر گردنت انداختم، تو را رها كردم، من از چنگال تو رهايى يافته، و از دامهاى تو رسته ام و از لغزشگاههايت دورى گزيده ام. كجايند پيشينيانى كه با شوخيهايت آنها را مغرور ساختى؟ كجا هستن ملتهايى كه با زينتها و آرايشهايت آنها را فريفتى؟ هان! آنها گروگان گورستانها، و درون لحدها شده اند "اى دنيا!" به خدا سوگند كه اگر تو شخصى ديدنى و قابل لمس بودى، حدود خداوند را در مورد بندگانى كه آنها را با آرزوها فريب داده اى بر تو جارى مى ساختم، و كيفر پروردگار را در مورد ملتهايى كه آنها را به هلاكت افكندى، و قدرتمندانى را كه نه راه پس داشتند و نه راه پيش تسليم مرگ و نابودى نمودى و هدف انواع بلاها قرار دادى، درباره ات به مرحله ى اجرا مى گذارم.

هيهات! كسى كه در لغزشگاههاى تو قدم گذارد، سقوط مى كند، كسى كه بر امواج بلاهاى تو سوار گردد غرق مى شود. "اما" كسى كه از دامهاى تو خود را بر كنار دارد پيروز مى گردد. آن كه از دست تو سالم
رسته از اين هيچ ناراحت نيست كه معيشت او به تنگى گراييده باشد، چرا كه دنيا در نظر او همچون روزى است كه زمان زوال و پايان گرفتنش فرارسيده است.

از من دور شو! سوگند به خدا، من رام تو نخواهم شد ما مرا خوار سازى، زمام اختيارم را به دست تو نخواهم سپرد كه به هر كجا خواهى ببرى! بخدا سوگند- سوگندى كه تنها مشيت خداوند را از آن استثناء مى كنم- آنچنان نفس خويش را به رياضت وادارم كه به يك قرص نان- هر گاه به آن دست يابم- كاملا متمايل شود و به نمك، بجاى خورش قناعت نمايم و آنقدر از چشمهايم اشك بريزم كه همچون چشمه اى خشكيده، ديگر اشكم جارى نگردد. آيا همانگونه كه گوسفندان در بيابان شكم را پر مى كنند و مى خوابند و يا دسته ى ديگرى از آنها در آغلها از علف سير مى شوند و استراحت مى كنند، على "ع" هم بايد از اين زاد و توشه بخورد و به استراحت پردازد؟! در اين صورت چشمش روشن باد! كه پس از سالها عمر به چار پايان رها شده و گوسفندانى كه در بيابان مى چرند اقتدا كرده است!!

خوشا بحال آن كس كه وظيفه واجبش را نسبت به پروردگارش ادا كرده، سختى و مشكلات را تحمل نموده، خواب را در شب كنار گذاشته تا آنگاه كه بر او غلبه كند روى زمين دراز بكشد و دست زير سر بگذارد و استراحت كند، در ميان گروهى باشد كه از خوف معاد چشم هايشان خواب ندرد، پهلوهايشان براى استراحت در خوابگاهشان قرار نگرفته، همواره لبهايشان به ذكر پروردگار در حركت است، گناهانشان بر اثر استغفار از بين رفته ''آنها حزب الله اند، آگاه باشيد كه حزب الله رستگارانند'' بنابراين اى پسر ''حنيف'' از خدا بترس و به همان قرصهاى نان اكتفا كن تا خلاصى تو از آتش جهنم امكان پذير باشد.

/ 46