دنيا جايگاه صدق و راستى است
و قال عليه السلام و قد سمع رجلا يدم الدنيا: ايها الذام للدنيا المغتر بغرورها المنخدع باباطيلها! اتغتر بالدنيا ثم تدمها، انت المتجرم عليها ام هى المتجرمه عليك؟ متى استهوتك اممتى غرتك؟ ابمصارع ابائك من البلى، ام بمضاجع امهاتك تحت الثرى؟ كم عللت بكفيك؟ و كم مرضت بيديك؟ تبتغى لهم الشفاء و نستوصف لهم الاطباء، غداه لا يغنى عنهم دواوك، و لا يجدى عليهم بكاوك، لم ينفع احدهم اشفاقك، و لم تسعف فيه بطلبتك، و لم تدفع عنه بقوتك! و قد مثلت لك به الدنيا نفسك، و بمصرعه مصرعك! ان ا لدنيا دار صدق لمن صدقها، و دار عافيه لمن فهم عنها، و دار غنى لمن تزود منها، و دار موعظه لمن اتعظ بها، مسجد احباء الله، و مصلى ملائكه الله، و مهبط وحى الله و متجر اولياء الله، اكتسبوا فيها الرحمه، و ربحوا فيها الجنه، فمن ذا يذمها و قد آذنت ببينها، و نادت بفراقها، و نعت نفسها و اهلها، فمثلت لهم ببلائها البلاء، و شوقتهم بسرورها الى السرور؟! راحت بعافيه، و ابتكرت بفجيعه، ترغيبا و ترهيبا و تخويفا و تحذيرا، فذمها رجالغداه الندامه، و حمدها آخرون يوم القيامه، ذكرتهم الدنيا فتذكروا، و حدثتهم فصدقوا، و وعظتهم فاتعظوا.
"حكمت 126"
ترجمه و شرح:
امام عليه السلام از كسى شنيد مذمت مى كند دنيا را فرمود: اى كسى كه نكوهش مى كنى دنيا را در حالى كه تو خود به غرور دنيا گرفتار شده اى، و فريفته باطلهاى آن هستى، آيا تو خود مغرور به دنيا هستى و سپس مذمت آن مى كنى؟ تو از جرم دنيا شكايت دارى، يا دنيا بايد از جرم تو شكايت كند؟ كى دنيا تو را گول زده و چه موقع تو را فريب داده است؟ آيا به محل سقوط پدرانت در دامن فنا، يا به خوابگاه مادرانت در زير خاك تو را فريب داده؟ چه اندازه با دست خود بيماران را پرستارى كردى؟ و در كنار بستر آنها مراقب آنها بودى، درخواست شفاى آنها را نمودى و از طبيبان براى آنها دارو خواستى، در آن روزهايى كه داروى تو به حال آنان سودى نداشت، و گريه ى تو فايده اى نمى كرد! ترس و وحشت تو به درد هيچ يك از آنها نخورد و كوششهايت براى آنها نتيجه اى نداشت و تو قادر بر دفاع از آنها نبودى! دنيا خودش را با اين وضع براى تو مجسم ساخته، و با قربانگاههاى ديگران قربانگاه تو را.
اين دنيا جايگاه صدق و راستى است براى آن كس كه با آن به راستى رفتار كند، و خانه تندرستى است براى آن كس كه از آن چيزى بفهمد و سراى بى نيازى است براى آن كس كه از آن توشه برگيرد و محل اندرز است براى آن كه از آن اندرز گيرد. مسجد دوستان خداست، و نمازگاه فرشتگان پروردگار و محل نزول وحى خدا و تجارتخانه ى اولياء حق، آنها در اين جا رحمت خدا را به دست آوردند، بهشت را سود خود قرار دادند.
چه كسى دنيا را نكوهش مى كند در حالى كه جدايى خود را اعلام داشته، فراق خود را خبر داده، و مرگ خود و اهلش را بيان كرده است، پس دنيا با نمونه هايى از بلاها به آنها نشان دادكه اين امر در حق آنها نيز امكان پذير است، با سرور و خوشحالى اش دلهايشان را به سرور متوجه ساخت، گاه هنگام عصر در عافيت است و به هنگام صبح در مصيبت! گاه تشويق مى كند و گاه مى ترساند، گاه تخويف مى كند و گاه بر حذر مى دارد! و به همين جهت در صبحگاهان ندامت و پشيمانى، گروهى آن را مذمت مى كنند و در روز قيامت آن را مدح مى نمايند، همان گروهى كه دنيا به آنها تذكر داد و آنان متذكر شدند، براى آنها سخن گفت آنها تصديقش كردند و اندرز داد و آنها پذيرا شدند.