«آن چه را كه انجام داده بودند حاضر يافتند»
پدرم حكايت ميكرد: در شهر نجف تاجرى در دهه اول ماه محرم مجلسِ عزاى حسينى عليه السلام برپا ميكرد و در شب دهم مردم را اطعام ميكرد. يك بار در روز نهم براى زيارت به كربلا آمد. به فرزندانش سفارش كرد: همان گونه كه او مردم را اطعام ميكرد، آنان را اطعام كنند؛ و آن چه براى تهيه غذا بدان نياز داشتند مانند برنج، روغن، گوشت گوسفندى و... برايشان فراهم كرد.آن شب امام حسين عليه السلام را در خواب ديد كه در ايوان صحن نشسته است، و فرشتهاى در حال نوشتن بود. امام آن چه را براى خاطر او و در راه محبت او صرف ميشد امضا ميكرد. به اين تاجر رسيد؛ براى او مقدارى برنج، روغن، گوشت گوسفند و گوشت گاو ثبت كرد. تاجر تعجب كرد، چرا كه گوشت گاو در برنامهاش نبود. هنگامى كه به نجف اشرف بازگشت، از فرزندانش درباره آن چه انجام داده بودند پرسيد. آنان ماجرا را همان گونه كه امام حسين عليه السلام در خواب بيان فرموده بود، بيان كردند. اما از گوشت گاو چيزى بر زبان نراندند. تاجر پرسيد شما مقدارى گوشت گاو هم طبخ كرديد. گفتند: هرگز، چه كسى گفته است. گفت: امام حسين عليه السلام به من خبر داده است و قصه را حكايت كرد. در اين هنگام اعتراف كردند و گفتند: آشپز گفت فرقى بين گوشت گاو و گوسفند نيست، و چون گوشت گاو ارزان تر بود مقدارى گوشت گاو هم خريد.هر آن چه انسان از خير و شر، چه اندك باشد و چه بسيار، براى امام حسين عليه السلام و ديگر ائمه پيش ميفرستد و با خداوند پيوند دارد، ثبت ميگردد، چنان كه خداوند در قرآن ميفرمايد: «و عندنا كتاب حفيظ» (1) «و پيش ما كتاب ضبط كنندهاى است» و نيز ميفرمايد: «لا ياتيه الباطل من بين يديه و لا من خلفه» (2) «باطل از پيش و پس آن بدان راه ندارد» و در آيهاى ديگر درباره آن چه انسان در آخرت به خود ميگويد، ميفرمايد: «يا ويلتنا ما لهذا الكتاب لا يغادر صغيره و لا كبيره اِلاّ احصاها و وجدوا ما عملو حاضرا» (3) «واى بر ما اين چه نامهاى است، هيچ كوچك و بزرگ را وانگذاشته مگر آن كه آن را حساب كرده است و آن چه را انجام دادند حاضر مييابند». همچنين قرآن ميفرمايد: «و من يعمل مثقال ذره خيرا يره و من يعمل مثقال ذره شرا يره.» (4) «و هر كس به اندازه سنگينى ذرهاى كار نيك انجام داده باشد آن را ميبيند و هركس به اندازه سنگينى ذرهاي، شر انجام داده باشد آن را ميبيند».(1) ق، 4.(2) فصلت،42.(3) كهف،49.(4) زلزال،7و8.