اجل - میزان الحکمه جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

میزان الحکمه - جلد 1

محمد محمدی ری شهری؛ ترجمه حمیدرضا شیخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اجل

ـ امـام عـلـى عـلـيـه الـسـلام اجـلـهـا (مـدت عمر) رامشخص ساخته , برخى را كوتاه و برخى را درازگردانيد وپاره اى را پس وبرخى را پيش انداخت و عوامل آنها را به مرگ پيوند داد(موجبات به
سرآمدن اجل را فراهم آورد).

ـ مدت زندگانى (اجل ) ميدان راندن جان است و گريز از مرگ رسيدن بدان .

ـ راست ترين چيز, اجل و مرگ است .

ـ چيزى راست تر از اجل و مرگ نيست .

ـ نزديكترين چيز اجل است .

ـ بهترين دارو اجل است .

ـ نفسهاى آدمى گامهاى او به سوى مرگ است .

ـ هر كه مراقب اجل خودباشد,فرصتهايش را غنيمت شمارد.

اجل دژى استوار است

قرآن .

((هيچ كس جز به فرمان خدا نمى ميرد, مهلتى است تعيين شده )).

((مـى گـويـند: اگر ما را در اين كار اختيارى بود اين جا كشته نمى شديم بگو: اگر در خانه هاى
خـود هـم , بـوديـد, كـسـانـى كـه كـشته شدن بر آنها مقرر شده بود قطعا (با پاى خود) به سوى
قتلگاههاى خويش مى رفتند)).

((خدا شما را از خاك و سپس از نطفه آفريد, آن گاه جفتهاى يكديگر قرارتان داد هيچ زنى آبستن
نـمـى شود و نمى زايد مگر به علم او و عمر هيچ سالخورده اى به درازانكشد و از عمر كسى كاسته
نگردد جز آن كه همه در كتابى نوشته شده است و اين كارها بر خداوند آسان است )).

ـ امـام عـلـى عـلـيه السلام هر انسانى دو فرشته نگاهبان دارد, ليك هر گاه تقدير فرا رسد از سر
راهش كنار مى روند, همانا اجل سپرى استوار است .

ـ امـام عـلـى عـليه السلام ـ چون او را از كشته شدن ناگهانى ترساندند : خداوند براى من سپرى
مـحـكم قرار داده است چون روز(مرگ ) من فرا رسد, آن سپر از من جدا شده و مرا به دست مرگ
مى سپرد در آن هنگام , نه تير به خطا رود و نه زخم بهبود يابد.

ـ نگاهبانى اجل كافى است هيچ كس نيست مگر آن كه نگهبانانى از سوى خداوند بر او گماشته اند
كـه نـمى گذارند در چاهى بيفتديا ديوارى بر سر او آوار شود يا خوراك درنده اى گردد, اما چون
مدت عمر او به سر آيد راه را براى اجلش باز مى كنند.

ـ نگهبانى اجل كافى است .

ـ اجل , دژى استوار است .

ـ سعيد بن وهب مى گويد: شبى با سعيد بن قيس در صفين بوديم و هر يك از دو سپاه ديگرى را
زيـر نـظر داشت تا آن كه اميرالمؤمنين عليه السلام تشريف آورد و ما به حضور آن حضرت رسيديم
سـعيد بن قيس به ايشان گفت : در اين ساعت شب , اى اميرمؤمنان ؟

از چيزى نهراسيدى ؟

فرمود: از چـه بـهـراسـم ؟

هيچ انسانى نيست مگر آن كه دو فرشته بر او گماشته اند , تا در چاهى نيفتد يا
جـانـورى به او گزندى نرساند يا از كوهى به زير نيفتد تا آن كه تقديرش فرا رسد و چون تقديرش
فرا رسد او را با تقديرش تنها مى گذارند.

/ 183