بیشترلیست موضوعات
مقدمه جلد 16 عباسعلى خلعتبرى ديدار مناتئر پرسى: موضوعات سياسى حركت در جهت رفاه اجتماعى كشور گزارش پايان مامورست دورنمايى از ايران طرز فكر ايرانيان در مورد خارجيهاى مقيم ايران بررسى طرز فكر ايرانيان در قبال افزايش حضور خارجيها در ايران طرز برخورد ايرانيان در قبال حضور آمريكائيها درايران بررسى طرز فكر ايرانيان در قبال افزايش حضور بيگانگان در ايران مصاحبه با روزنامه نگار شول حضور آمريكا در ايران شهرام چوبين طرز فكر ايرانيها در قبال حضور آمريكا طرز فكر ايرانيها در قبال حضور آمريكا بررسى غير رسمى طرز فكر ايرانيها در قبال افزايش حضور بيگانگان در ايران طرز فكر ايرانيها در قبال حضور آمريكا طرز فكر ايرانيان در مورد حضور آمريكا: مصاحبه با آقاى مايك پيشوائيان مصاحبه گوردون وينكلر با خداداد فرمانفرمائيان حضور ايمرايائيها در ايران حضور آمريكائيها در ياران مصاحبه گوردون وينكلر با دكتر كامبيز محمودى شورشهاى تبريز در 18 مارس 8791 تحليلى مقدماتى در ارتباط با:آشوب و قيام مردمى در تبريز ناآراميهاى قم و تبريز تمايل سرلشگر پاكروان مبنى بر افزايش نقش مشورتى آمريكا براى شاه برداشتهاى عمومى در مورد دولت آموزگار اغتشاشات اصفهان نااراميهاى اجتماعى در شيراز واردات نظامى و صادرات نفتى ايران آقاى كلايد تيلورتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
مغازه هاى شهر تعطيل كرده بودند. اما تمام ادارات، فروشگاه هاى وابسته به دولت و بانكها باز بودند. اين اماكن، همزمان با آغاز آشوب، در طول روز، اين مسئله بيش از پيش آشكار گرديد كه حملات عليه ساختمانهاى مختلف از قبل پيش بينى و تعيين شده و توده ها اهداف مشخصى را دنبال مى كنند. هر چند تعطيل مغازه ها بمناسبت كشته هاى قم از قبل به طور وسيعى منتشر شده بود، اما ماعمورين پليس شهرى آشكارا فاقد آمادگى لازم جهت مقابل به انفجار خشونتى كه در پيش بود، به نظر مى رسيدند و ظاهراہ هيچ گونه برنامه ريزى قبلى دراين باره انجام نگرفته: و اگر گرفته بود به هيچ وجه كفايت نمى كرد. پليس محلى كه ابتدا كوشيده بود جمعيت را از ازدحام و ايجاد آشوب منصرف نمايد و آنگاه به شليك تيرهاى هوايى مبادرت ورزيده بود، بزودى كنترل خود را از دست داد و در حالى كه توده ها در ديگر نقاط شهر نيز ازدحام مى نمودند، پليس اقدام به عقب نشينى نمود. اوائل بعدازظهر، سربازان پياده نظام به كمك پليس شتافته و وارد صحنه شدند " بنا به گزارش، اين سربازان به پايگاه هاى نيروى زمينى ارتش در شهرهاى "مرند" كه از تبريز با ماشين 45 دقيقه فاصله دارد و "مراغه" كه تا تبريز حدود 2 ساعت راه است تعلق داشته اند " . هنگامى كه اين نيروهاى كمكى رسيدند و شليك گلوله بسمت جمعيت به طور جدى آغاز گرديد. آشوب در منطقه اى بطول 12 كيلومتر " از "دانشگاه آذر آبادگان" در شرق تا ترمينال راه آهن در غرب شهر " و پهناى حدود 4 كيلومتر " از "ستاد حزب رستاخيز" در شمال تا دو بلوك مانده به تانك هاى "چيفتن" كه براى گشت و پاسدارى از شهر وارد صحنه شدند " و استفاده از آنها تا حدودى موجبات نگرانى سفارت انگليس را فراهم آورده " باعث شد كه موضع تهاجمى توده ها كاهش پذيرد. اكثر تلفات و زخمى هاى محلى به همين سربازان پياده نظام نسبت داده مى شود. در حالى كه عكس العمل دولت در برابر آشوب بى برنامه به نظر مى رسيد و براى چند ساعت متوالى موئثر واقع نشد، تاكتيك و روش هاى به كار گرفته شده از سوى مردم حاكى از آمادگى بسيار خوب ايشان بود. آشوب طلبان اهداف خاصى در سر داشتند و ظهور گروه هاى مختلف در مناطق گوناگون شهر گروههايى كه به مواد آتش زا براى ايجاد حريق در نقاط مناسب كاملاہ مجهز بودند مستلزم وجود يك هسته ئ مركزى متشكل از شورشيان بود كه به خوبى مى دانستند چه مى خواهند بكنند. به آتش كشيده شدن ساختمانهايى كه چندين مايل از يكديگر فاصله دارند، در فواصل زمانى نسبتاہ كوتاه، ترديدى بر جاى نمى گذارد كه اين گروه ها به طور تصادفى تشكيل نشده اند. گرچه سلاح توده ها عموماہ به سنگ، چماق و چاقو محدود مى شد " اخبارى در ارتباط با شورشيان مسلح به تفنگ و اشخاصى كه از مخفيگاه هاى خود مبادرت به تيراندازى نموده اند شايع شده است، اما اكنون چنين به نظر مى رسد كه اين موارد استثنايى بوده اند " با اين همه حتى اين سلاح هاى ابتدايى نيز نبايستى از سوى آشوب طلبان به طور اتفاقى انتخاب شده باشند. به ساختمانها به ويژه نواحى تجارى كه بيشترين ويرانى را متحمل شده اند آن قدر خسارت وارد شده است كه بايد گفت مردم اقلام " سلاح هاى " فوق را قبلاہ گردآورى و ذخيره نموده اند. شمار تلفات و مجروحين در اين روز به طور رسمى 125 زخمى و 6 كشته تخمين زده مى شود و تعدادى از مجروحين را افراد پليس و ماعمورين امنيتى تشكيل مى دهند: اما بنابر منابع ديگر، اين ارقام بسيار بالاتر است. تنها در يك بيمارستان بيش از 150 نفر، طبق گزارشات واصل، تحت مداوا قرار گرفته اند و يك ناظر خارجى كه آپارتمان محل سكونتش بر منطقه ئ بازار، كه خسارت سنگينى ديده است، مشرف مى باشد مدعى است كه 7 وانت بار كوچك اجساد كشته شدگان را حمل نموده اند. تعداد كشته ها طبق منابع غير رسمى 200 تن تخمين زده مى شود. اما با در نظر گرفتن اين مسئله كه دولت چنين آمارى را به طور معمول كمتر از تعداد واقعى گزارش مى كند و از سوى ديگر، مردم در گزارش خود عادتاہ مبالغه مى نمايند، كسب آمار واقعى تلفات و زخمى ها تقريباہ غيرممكن است. آنچه به وضوح قابل مشاهده است خسارات وسيع فيزيكى است و در اين ميان ساختمانهاى بانك ها بيشترين آسيب را متحمل شده اند. شيشه هاى پنجره ئ بيش از 70 شعبه بانك خرد شده و حداقل 10 بانك هم كاملاہ تخريب گشته اند. پرونده ها و قبوض بانكى در تمام شهر روى زمين پراكنده شده اند و جمع آورى و تنظيم امور مالى مربوط به هزاران مشترى اين بانك ها كار بسيار مشكلى خواهد بود. اماكن دولتى نيز آسيب جدى ديده اند: توده ها دو شعبه از ساختمانهاى شهردارى، اداره ئ آموزش و پرورش، اداره ئ اوقاف، دادگسترى شهر، اداره ئ ماليات، يك ساختمان متعلق به اداره ئ تلفن و تلگراف، دو شعبه از فروشگاههاى تعاونى روستايى، چندين كيوسك پليس و ساختمان بيمه ئ اجتماعى را مورد تهاجم قرار داده و مهمتر از همه ئ ستاد حزب رستاخيز را به آتش كشيده اند. موسسات فرهنگى نيز هدف قرار گرفته اند كه "انجمن ايران آمريكا" و "كلوپ معلمين" از جمله مهمترين آنها مى باشند: شيشه ئ پنجره هاى انجمن عمدتاہ شكسته اند. "كاخ جوانان" نيز كه وابسته به دولت مى باشد به آتش كشيده شده و آسيب زيادى ديده است. در ارتباط با بخش خصوصى، چندين مغازه و حداقل يك سينما بكلى تخريب شده اند. كارخانه ئ محلى "پپسى كولا" و يك هتل بسختى آسيب ديده اند. پنجره هاى چندين هتل ديگر، تقريباہ تمام سينماهاى شهر و تعداد محدودى مغازه نيز خرد شده اند. ساختمانهايى كه مورد حمله قرار گرفته و يا به آتش كشيده شده اند به چند دسته ئ مشخص قابل تقسيم مى باشند: برخى وابسته به دولت يا بانكها هستند و بعضى چون كارخانه پيسى كولا و تعدادى از مغازه هاى طعمه حريق شده وابسته به انجمن بهايى هاى محلى است. دليلى كه عموماہ در ارتباط با حمله به سينما ارائه مى گرديد آن بود كه در اين اماكن زنها روى پرده ظاهر مى شدند. در رابطه با كاخ جوانان، انجمن ايران آمريكا، كلوپ معلمين و هتل ها نيز گفته مى شد كه در اين موسسات زن و مرد آزادنه معاشرت و آميزش داشته و در نتيجه موجبات انزجار و تنفر مسلمانان متعبد را فراهم مى آوردند. آنچه در تخريب اماكن بوضوح آشكار مى نمود آن بود كه شورشيان به خوبى مى دانستند كدام ساختمانها را مورد تهاجم قرار دهند. آنان گاه براى تخريب برخى ساختمانها " نظير ساختمان انجمن ايران آمريكا " از مسير خود خارج مى شدند، در حالى كه خانه ها و مغازه هاى مجاور اهداف خود را دست نخورده بر جاى مى گذاشتند. در طول تظاهرات و آشوب، ساختمانهاى معمولى بندرت صدمه ديده اند و اين مسئله به طور قطع حاكى از آن است كه مسئولين سازماندهى آشوب گروهاى خود را تحت كنترل و نظارت كامل داشته اند. چنين به نظر مى رسد كه خود شورشيان اقدام به دزدى و غارت اماكن مورد تهاجم خويش ننموده و يا بندرت دست به اين كار زده اند و دزدى هاى كوچكى كه اتفاق افتاده اند توسط اشخاصى " از جمله تعدادى زن " انجام گرفته كه توده هاى تظاهر كننده را تعقيب مى كرده اند. ظاهراہ خود شورشيان عمدتاہ جوان بوده و پائين ترين حدود سنى بين 12 تا 15 سال بوده است. هر چند بنابراعلان رسمى، شورشيان "ماركسيست هاى اسلامى" بوده اند، اما از ديدگاه ناظران محلى " و غير رسمى " اين لفظ هيچ گونه ارتباطى با آنچه در تبريز به وقوع پيوست ندارد. اعتقاد عمومى بر آنست كه شورشيان را اقشار بيكار و پايين ترين طبقات شاغل تشكيل مى داده اند اقشار ناراضى و فوق العاده انعطاف پذيرى از جنس مذكر كه چيزى ندارند تا با ايجاد آشوب از دست بدهند و به آسانى نيز بازيچه ئ محركين قرار مى گيرند. هر چند چنين گروهى را مى توان "مسلمان" ناميد، اما افزودن برچسب "ماركسيست" بر آنان متناقض به نظر مى رسد. تبريز همچون ديگر شهرهاى بزرگ ايران مورد هجوم سيل عظيمى از روستائيان جوانى قرار گرفته است كه در پى يافتن اشتغال به اين شهر يورش برده و بر تراكم رو به افزايش پست ترين قشر اجتماعى در اين شهر، كه هم اكنون نيز بيش از حد رشد يافته است، مى افزايند. آنان مى كوشند در جامعه ئ بسته و بسيار محافظه كار تبريز جايى براى خود باز كنند، در حالى كه اكثراہ بى سواد بوده و يا از سواد كمى برخوردارند. مردان جوانى كه غالباہ از خانوده هاى خود خدا شده اند و بدين ترتيب فاقد تكيه گاه خانوداگى مى باشند كه از نظر روانى براى ايرانيان بسيار حائز اهميت است. اگر بتوانند كارى پيدا كنند، پست ترين نوع مشاغل يدى به ايشان واگذار مى گردد. هر گونه تفريح و سرگرمى عادى جهت آزاد ساختن انرژى، از توان مالى آنان خارج است " فعاليت هاى ورزشى و تماشاى فيلم، اوقات فراغت و پول مى خواهد و هر گونه تماس واقعى با جنس مخالف ممنوع است. " با اين تفاصيل، تعجبى ندارد كه اين گروه سخت انعطاف پذير " و دمدمى مزاج " مى باشند. با وجود جو متعصب و مذهبى حاكم كه بر محدود نمودن نقش زنان در جامعه تاكيد مى ورزد و لذات دنيوى، چون سينما و اماكنى كه در آن "زنان خود را در معرض تماشاى مردان قرار مى دهند" يعنى كلوپ هاى تفريخى، هتل ها، كاخ جوانان و انجمن ايران آمريكا كه صرف حضور يافتن در آنها مستلزم صرف هزينه بوده و بنابراين تنها در اختيار