پيشتازى محرومان در انقلاب - تقدير از فداکارى خلبانان نيروى هوايى
بسم اللّه الرحمن الرحيم
حضار:
اقشار مختلف مردم جنوب تهران و گودنشينان. محرومان و مستضعفان، پيشتازان انقلاب گروههاى مختلفى در اينجا حاضرند و من براى اينکه شايد غفلت کنم از اسم بعض از گروهها، از اين جهت معذورم که هر يک را اسم ببرم. همه ، ملت اسلام و تابع قرآن و از گروه زحمتکشان اين کشور هستيد. انقلاب اسلام، اين انقلاب مهم اسلامى ، رهين کوششهاى اين طبقه است، طبقه محروم، طبقه گودنشين، طبقه اى که اين نهضت را به ثمر رساند و توقعى هم نداشت. من شما طبقه گودنشينان را از آن کاخنشينان بالاتر مى دانم، اگر آنها لايق اين باشند که با شما مقايسه بشوند. من وقتى که در انقلاب مى ديدم که يک پيرمردى از آن گودنشينها از آن منزل محقر خرابه بيرون مى آمد و مى گفت که ما با بچه هايمان صبح که مى شود مى رويم براى تظاهرات، مباهات مى کردم. يک موى شما بر همه آن کاخنشينها و آنهايى که در اين انقلاب هيچ فعاليتى نداشتند، بلکه کارشکنى هم تا آن اندازه که مى توانستند مى کردند و الان هم هر مقدار که بتوانند مى کنند، يک موى شما بر همه آنها ترجيح دارد، بلکه مقايسه يک موى شما با آنها نبايد صحيح باشد. شما اين انقلاب را به ثمر رسانديد و گروههايى که در سرتاسر اين کشور اين انقلاب را به ثمر رساندند، همان زن و مرد محروم بودند و همانهايى که مستضعف هستند و کاخنشينها آنها را استضعاف مى کنند و اينها ثابت کردند که کاخنشينها هستند که ضعيفند و پوسيده اند و براى اين ملت هيچ کارى نکرده اند و نخواهند کرد. اين دانشگاه بود، جوانهاى دانشگاه که آنها هم از محرومين و مستضعفيناند و اين طبقه محروم جامعه بود که از همه رفاهها محروم بود، لکن قلبش مملو از عشق به اسلام و ايمان بود و با آن عشق و با آن ايمان اين حرکت را دنبال کرد و شهيد داد و در مقابلش چيزى مطالبه نکرد. آنهايى که هيچ حظى در اين ميدان نداشتند و جز خرابکارى از آنها کارى ساخته نيست و الان هم در گوشه و کنار کشور مشغول به خرابکارى هستند، آنها بودند که کنار نشسته بودند و منتظر اين بودند که يک طرف غلبه کند و آنها بيايند و بهره بردارى کنند، ميوه چينى کنند. وقتى که ديدند که جمهورى اسلامى آن طور ميوه چينىهايى را که اينها مى خواهند موافق برنامه اش نيست، آنها هم مشغول به خرابکارى شدند و هر جا که يک خرابى پيش آمد، آنها تاييد کردند يا وارد شدند در کردستان، در بلوچستان. الان هم که در جنوب و غرب ما گرفتارى جنگ را داريم، همانها هستند که نمى گذارند که اين ملت توجه بکند به جنگ و مشغول به تبليغات هستند در خيابانها و در کوچه ها و محله ها. شما هستيد که کشور را از دست ابرقدرتها نجات داديد و اين طبقه عزيز محروم که در ازاى خدمتش غير از خدا از کس ديگرى چيزى نمى خواهد و ما همه رهين منت شما هستيم و اگر لايق باشيم، خدمتگزار شما. شما بوديد که در ميدانها، درخيابانها، اجتماع کرديد و با مشت گره کرده در مقابل توپ و تانک و مسلسل و اينها ايستاديد و با ايستادگى و شجاعت، زن و مرد شما، بزرگ و کوچک شما، فداکارى کرد و شهيد داد تا غلبه کرد. و الان هم که در جبهه ها جنگ است، باز اين طبقه محرومند که در تلويزيون نشان مى دهد مشغول خدمت هستند. آن کاخنشينها يک شاهى(1) خدمت در اين جنگ نکردند و نخواهند کرد. آنها اگر مشغول افساد و فساد نباشند، بى تفاوت هستند. تقدير از رشادتهاى خلبانان نيروى هوايى و من بايد از نيروهايى که در جنگ هستند تشکر کنم و تقدير. ديروز يک شجاعت بى سابقه اى نيروى هوايى به خرج داد، و جنگنده هاى اينها تا آخرين نقطه عراق رفت و آنها را در آنجا سرکوب کرد. من بايد از قبل همه ملت - اميدوارم که ملت اين حق را به من داده باشد - از همه اين جنگنده ها و همه اين خدمتگزارها که دارند در سرحدات جان خودشان را فداى اسلام و کشور مى کنند، تشکر کنم و ملت پشتيبان آنهاست. بحمداللّه ديروز يک شجاعت نمونه اى به خرج دادند و بدون اينکه خسارتى بر خودشان وارد بشود، کوبيدند عراق را و فهماندند که چنانچه خوف اين نبود که اشخاص بيگناه يک وقت در اين امور پايمال بشوند - به ملت عراق اينها علاقه دارند - اگر اين خوف نبود، به دولت عراق مى فهماندند که او لايق اين نيست که در مقابل اين جوانهاى ما ايستادگى کند. ديروز که اين فرماندهان ارتش اينجا بودند، وقتى مى خواستند بروند، آقاى فکورى، فرمانده نيروى هوايى ، به طور مخفى به من گفتند که ما يک کارى مى خواهيم بکنيم و ذکر نکردند که آن کار چيست و بعد معلوم شد که اين کار بسيار مهم انجام گرفت و گوشمال سختى به صداميان دادند. و همينطور نيروى زمينى و پاسدارها و همه در اين مسائل فعاليت شجاعانه اى مى کنند و مورد تقدير ملت هستند. آنها هم از طبقه محروماند. در بين همه اين خلبانها و همه اين پاسدارها و همه اين ژاندارمرى و ارتش شما يکى را پيدا نمى کنيد که از بالا شهرى باشد. همه آنها از اين طبقه هستند. پس انقلاب ما مرهون اين طبقه هست. اين طبقه هستند که اين نهضت را بپاکردند و قيام کردند و به پيش بردند و همين طبقه هستند که الان در سرحدات مشغول فداکارى هستند و همين طبقه هستند که براى ملت ما ارزش ايجاد مى کنند و شجاعت آنها به همه دنيا ثابت مى کند که اين طبقاتى که مشغول به فعاليت هستند در شجاعت فوق آن چيزى است که تصور مى کنند. ما هر روز شاهد يک پيروزيهايى در جبهه ها هستيم بواسطه همه آنها که سرتاسر اين جبهه ها فعاليت مى کنند و آنها هم از همين طبقه محرومند، لکن طبقه فوق همه طبقات هستند. چنانچه شما هم و همه کسانى که ، زن و مردى که ، در پشت جبهه هستيد همه مشغول به فداکارى و مشغول به جنگ هستيد. آنها در جبهه جنگ مى کنند و شما در پشت جبهه و اين از خصوصيات انقلاب اسلامى است، اين از خصوصيات اسلام است، اين از چيزهايى است که اسلام تعليم کرده است بر شما. و شما از روز اول قيام کرديد و براى اسلام قيام کرديد و الان هم چون حکومت خودتان را اسلامى مى دانيد و ارتش خودتان را اسلامى مى دانيد، از اين جهت، همه با هم بدون اينکه در فکر اين باشيد که يک افتخارى براى خود، شخص خودتان، ايجاد کنيد، مشغول هستيد به فداکارى و شايد در دنيا نظير نداشته باشد اين نحوى که در ايران ملت از ارتش پشتيبانى مى کند. در دنيا شايد بى نظير باشد و شايد در طور تاريخ هم نظيرى برايش نتوانيم پيدا بکنيم که بچه هاى کوچک و جوانهاى نيمسال و زنها، پيرزنها، نوعروسها، نودامادها، همه با هم در اين جبهه حاضرند و صحنه جنگ، صحنه اى است که ملت همه در آن حاضر هستند. اضطراب کاخنشينان و آرامش کوخنشينان من اميدوارم که شما ملت بزرگ و شما ملتى که محروم هستيد، لکن پيش خدا عزيز هستيد، گمان نکنيد که کاخنشينها بسيار مرفه هستند، آنها دلهايشان لبريز از تزلزل است، آنها قلبهايشان آرام نيست. تزلزلى که در بين کاخنشينها هست در بين کوخنشينها نيست. آرامشى که اين طبقه محروم دارند آن طبقه اى که به خيال خودشان در آن بالاها هستند، ندارند. شما اگر توجه کنيد، قدرتهاى بزرگ را ببينيد، مى بينيد که آن قدر اضطرابى که در سران قدرتهاى بزرگ هست، در شما اشخاصى که براى خدا عمل مى کنيد و از خدا مى خواهيد اجر را، اين اضطراب نيست. اين يک نعمتى است که خدا به شما داده و شايد ماها هم نتوانيم درست بفهميم نعمتهاى خفى الهى را، نعمت طمانينه ، نعمت آرامش، نعمت سکينه قلب. اطمينان قلب، در شما گروهها و در گروههاى به نظر آنها مستضعف، هست و در آن بالاها نيست، آن بالاها، همه اضطراب است. در کاخهاى بزرگ نشستند و غصه مى خورند، شما در کوخها نشستيد و آن غصه ها را نداريد. اين از الطاف خداست بر شما و من اميدوارم که خداوند تبارک و تعالى عنايتش را بر سر شما ملت عزيز و همه ملتهاى اسلامى مستدام دارد. ان شاءاللّه، به زودى آن مستکبرين به جاى خودشان بنشينند و آنهايى که به شما ظلم کردند و ستم و هجوم کردند، ان شاءاللّه، خداوند آنها را فانى کند.
لطفا منتظر باشید ...
