بخيل - بخل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

بخل - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بخيل

بخيلي پسرش راصدازدوگفت:پسرم برودرخانه همسايه قندشكنشان رابراي يك ساعتي امانت بگير .

پسررفت وپس از لحظه اي بازگشت وگفت:ندادندبابا .

مردگفت:مي خواستي خواهش كني .

خواهش كردم ،ندادند .

مي خواستي التماس كني .

التماس كردم ،ندادند .

مي خواستي گريه زاري كني .

گريه كردم ،ندادند .

مي خواستي فريادبزني .

فريادزدم ،ندادند .

عجب مردمان بخيلي هستند،بروقندشكن خودمان راازتوي انباري بياور!

/ 31