پيرمرد حريص - بخل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

بخل - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پيرمرد حريص

قائم مقام فراهاني نقل مي كند .

پيرمردي هشتادساله ازاقوام كه وجه نقدرواملالش مشهورخواص وعوام بودبيچاره بااين ضياع وعقارواستطاعت بيشمارنه بزيارت حج اقدام ونه بدادن خمس وزكوه اهتمام همت خودرابه جمع مال ميگماشت وعلم فتنه وجدال برمي افراشت وليكن براي اكل هرغذايي بلكه شرب آبي ازكلام الله مجيداستخاره مينمودوآيه افعل رابسمع قبول ميشنودگفتم اي پدراگربكلام خداوند تبارك وتعال اعتقادكامل داربي درجزئي وكلي مشورت مينمائي چراباحكام و نصايحي كه ميفرمايدوثواب وعقابي كه ميشماردچشم نداري باشيطان رجيم چشم سليم نوراپوشانيده كه بان آيات نيفتدتاروزگارعمرت تباه ونامه عملت سياه كردد يامظلومي درحقت دعائي كرده كه چراغعزت وصحتش رابرافروزتانورآفتاب عمرش بظلمت كوردرايدوغفلتش ازيادخدايمتعال زياده شودوهيچ درتصورخودراه نميدهي كه كاسهاي انگبين كه شيطان لعين بمن وتوميدهدوشيرين كامي مارابرحلاوت معصيت ميداردوروزي بروزاين حرارت وحلاوت درجگروقلب من وتوخواهدشدكه جميع حكماواطباي عالم ازرفع آن عاجزبمانندوخوب است گاه گاهي هم بشريت ترشي هرچندكه منافي كام ودهان است اقدام نموده كه تسكين حلاوت قندوشكرو قلب وجگربشودخنديدوگفت كه هيچ فلان آقاكه ثروتش ازحدبيرون وعمرش ازمن افزون است اين خيالات رامينمايدجوابي بجزسكوت نيافتم وبمنزل خودشتافتم چند روزبعدمريض شده بعبادتش رفتم چون عادتش راميدانستم گفتم بدت مبادوگزندت مبادودردمبادمذكورداشتندامروزازخوردن خربزه شب نوبه عارض شده كه دهانم بيمزه است گفتم سهل مرضي است گفت بلي اگرمبدل بغش نشودليكن ازضعف حالت استنباطمرگ بشودگفتم فلان آقاكه ده سال ازشمابزرگ تراست حال عمارت باغ نوميسازدوشطرنج ونردمي بازدگريست وگفت دراين اميدبسرشددريغعمرعزيز صبح ديگرآفتاب عمرش غروب نمودورانش مالش رابردندوحج وصوم وصلوه براي اونگرفتندبلكه نان وحلوائي بفقراومساكين هم ندادند .

/ 31