خواب و افسانه - هزار خوشه عقیق (مجموعه شعر) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

هزار خوشه عقیق (مجموعه شعر) - نسخه متنی

مهدی سهیلی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید














خواب و افسانه

گلندامان همه شمعند و من پروانه ي ايشان

مکن منعم اگر عمري شدم ديوانه
ي ايشان

ز چشم مسنشان در جام جانم باده
ميريزد

به هوشياري نخواهم رفت از ميخانه ي ايشان

دلم در سينه مي لرزد به هنگام چميدن ها

از آن گيسو که مي رقصد به روي شانه ي
ايشان

ز جمع آشنايان مي گريزم در پريشاني

که در عالم نباشد غير من بيگانه ي ايشان

نشاط از مي چه ميجويي دعاي شب نشينان بين

که رحمت مي چکد از ناله ي مستانه ي ايشان

صبوحي رارها کن صبح با مردان شب بنشين

که مستي ها بود در سفره ي صحانه ي اشان

سحرخيزان ز باغ شب گل توحيد مي چينند

دعا گلخانه ي آنان ملک پروانه ي ايشان

صفاي زندگي را در رخ عشاق حق
بنگر

که جان بر اهل عالم مي دهد جانانه ي
ايشان

به قصر خويش يادي کن ز کوخ آبرومندان

که کس هرگز نمي گيرد سراغ خانه ي
ايشان

ز خاک رفتگان چون بگذري در خويش سيري
کن

مگر از خواب بيدارت کند افسانه ي ايشان








/ 113