نميكند.حضرت در فرمان معروف خود به مالك اشتر ميفرمايد:حق و قانون را درباره كسي كه لازم است اجرا كن، ]بي توجه به اين كه[آن شخص
از نزديكانت به شمار ميآيد.امام، در مقام نصيحت خليفه دوم، وي را به اجراي حدود الاهي به طوريكسان در حق
نزديكان و غير نزديكان سفارش ميكرد. حضرت در توبيخيكي از فرماندارانش، بر اجراي
قانون پاي ميفشارد و چنان ميفرمايد كه حتياگر فرزندانش (امام حسن و امام حسين)
نيز از مرز قانون و شرع تجاوز كنند،حقوق بيتالمال را مسترد ميسازد و متخلف را كيفر
ميدهد.يكي از مشخصات قانون گرايي، اصل شايسته سالاري است. حضرت،خطاب به يكي از
استاندارانش، وي را از پذيرش سفارش و شفاعت ديگرانباز ميدارد و شايستگي و صلاحيت و
تعهد (امانتداري) را تنها ملاك انتخابذكر ميكند. نجاشي از شاعران امام و شخصيتهاي
فرهنگي به شمار ميآيد.گروهي شهادت دادند او شراب نوشيده است. حضرت، بدون توجه
بهشخصيت وي و اصرار بزرگان قبيلهاش، حدّ شرب خمر را جاري كرد و دربرابر و اكنشها و
اعتراضات مختلف ـ كه وي را شاعري مدافع حضرت ومنتسب به قبيلهاي معروف
ميشمردند ـ فرمود: او نيز مانند ديگران يكمسلمان است و در برابر قانون الاهي مساوي
است.البته تساوي در برابر قانون به بيگانگان اختصاص نداشت. آن حضرتدختر و نيز مسؤول
خزانه را بدان سبب كه گردن بند زرين به دخت گرانقدرشامانت داده بود، توبيخ كرد و
دستور داد بي درلگ گردنبند را به جايگاهاصلياش بازگردانند. آنگاه در پاسخ به
اعتراض دخترش ـ كه گفت آيا من،دختر خليفه، لايق پوشيدن طلا]ي اماني[ نيستم ـ
فرمود: «آيا همه زنان شهر دراين عيد مانند آن گردن بند پوشيدهاند؟!»
امام علي(ع) حتي خود را با اقليتهاي مذهبي در برابر قانون يكسانميشمرد. بدين سبب،
وقتي زرهاش را در دست مردي يهودي مشاهده كرد وبا ادعاي مالكيت وي روبهرو شد، بي
آن كه از مقامش بهره گيرد، به دادگاهرفت. قاضي از حضرت، شاهد خواست. حضرت امام
حسن و امام حسين وقنبر، غلام خود، را معرفي كرد. قاضي به دليل انتساب آنها به
حضرتشهادتشان را نپذيرفت و به سود يهودي حكم داد. مرد يهودي، با ملاحظهجريان
دادگاه و تن دادن حضرت به قانون، اعتراف كرد زره به حضرت تعلقدارد و در يكي از
جنگها از اسب وي افتاده است.
6. عدالت و حمايت از طبقه مستضعف
ايجاد حكومت عدل و حمايت از حقوق اكثريت مستضعف از ويژگيهايحكومت ايدهآل ومدينه فاضله است. عدل و عدالت به معناي پرداخت حقوقو امتيازات بر اساس استعداد،
و لياقت است نه تساوي. حضرت خود عدالت را«نهادن هر چيز در موضع خود» تفسير ميكند:العدل يضع الامور مواضعها.مولوي نيز با ابهام از تعريف فوق ميسرايد:
عدل چه بود وضع اندر موضعش
ظلم چه بود وضع در ناموضعش
ظلم چه بود وضع در ناموضعش
ظلم چه بود وضع در ناموضعش
حقوق مردم است. اين حق پيوسته از سوي توانگران وحكومت تهديد و تحديد ميشود. در
انديشه سياسي امام(ع) حكومت امين وحافظ منافع و حقوق مردم است و بايد حقوق آنان
را پاس دارد. حاكمان بايدبر مبناي عدالت به كشورداري پردازند و با پايمال كنندگان