عنايت‌ خاص‌ به‌ مستضعفين - حقوق متقابل مردم و حکومت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حقوق متقابل مردم و حکومت - نسخه متنی

محمد حسن قدردان قراملکی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حقوق‌ شهروندان‌مقابله‌ كند. حضرت‌ در اين‌ باره‌ مي‌فرمايد:

اما حق‌ شهروندان‌ بر حاكم‌ اين‌ است‌ كه‌ بداني‌ آنان‌ كه‌ رعيت‌ و زيردست‌ تو قرار گرفتند
به‌ علت‌ ضعف‌ آن‌ها و قدرت‌ تو است‌. پس‌ بايد باآنان‌ عادلانه‌ رفتار كني‌.

افزون‌ بر اين‌، امام‌(ع) اصل‌ عدالت‌ را از حقوق‌ مردم‌ مي‌شمارد و خود رابه‌ توزيع‌
عادلانه‌‌ ثروت‌ ملي‌ و غنائم‌ ملزم‌ مي‌داند. آن‌ بزرگوار به‌ يكي‌ ازفرماندارانش‌ چنين‌
دستور مي‌دهد:

عدالت‌ پيشه‌ كن‌ و از كجروي‌، بي‌ انصافي‌، ستم‌ و اعمال‌ فشار بپرهيز؛زيرا بي‌ انصافي‌
موجب‌ آوارگي‌ ]چه‌ بسا فرار مغزها[ ستم‌ و خشونت‌سبب‌ برخورد با شمشير ]رويارويي‌ فيزيكي‌
حكومت‌ و مردم‌[مي‌شود.

عنايت‌ خاص‌ به‌ مستضعفين


رهاورد عدالت‌ اجتماعي‌ توجه‌ حكومت‌ و حاكم‌ به‌ حقوق‌ گروه‌هاي‌آسيب‌پذير جامعه‌ است‌.

كه‌ نوعاً توانائي‌ و قدرت‌ دفاع‌ از حقوق‌ خود درمقابل‌ قشر متمول‌ و حكومت‌ را ندارد. دفاع‌
از مستضعفان‌ در سيره‌‌ نظري‌ وعملي‌ امام‌(ع) به‌ وفور يافت‌ مي‌شود. حضرت‌ يكي‌ از علل‌
پذيرش‌ حكومت‌را پيمان‌ الاهي‌ بر دفاع‌ از ضعيفان‌ جامعه‌ ذكر مي‌كند.

امام‌(ع)، به‌ نقل‌ از پيامبر9، جامعه‌اي‌ را كه‌ در آن‌ حق‌ ضعيف‌ به‌ آساني‌از ستمگر
ستانده‌ شود، جامعه‌‌ پاك‌ و مقدس‌ مي‌خواند و به‌ فرماندارش‌«محمد بن‌ ابي‌ بكر» چنين‌
مي‌فرمايد:

بامردم‌ چنان‌ رفتار نكن‌ كه‌ محرومان‌ از احقاق‌ حق‌ خود نااميد گردند.

حضرت‌، در منشور حكومتي‌اش‌ به‌ مالك‌ اشتر، همه‌‌ مردم‌ را داراي‌ حق‌مي‌داند. به‌ تفصيل‌
درباره‌‌ مستضعفان‌، به‌ ويژه‌ يتيمان‌ و سالخوردگان‌، سفارش‌مي‌كند؛ از مالك‌ مي‌خواهد
بخشي‌ از بيت‌ المال‌ را به‌ آنان‌ اختصاص‌ دهد ونگذارد حكومت‌ و مستي‌ قدرت‌ وي‌ را از
رسيدگي‌ به‌ امورشان‌ باز دارد.ناگفته‌ پيدا است‌، امام‌ به‌ بينوايان‌ مسلمان‌ و غيرمسلمان‌
هر دو عنايت‌ داشت‌؛چنان‌ كه‌ با مشاهده‌‌ يك‌ متكدي‌ مسيحي‌ دستور داد براي‌ وي‌ حقوقي‌
ازبيت‌المال‌ مقرر كنند.

در مكتب‌ علوي‌، حمايت‌ از مستضعفان‌ تنها به‌ معناي‌ كمك‌ مالي‌ به‌ آنان‌نيست‌ و حاكم‌
بايد خود را در اندوه‌ و رنج‌ آنان‌ سهيم‌ سازد:

آيا نفس‌ خود را به‌ گفتن‌ «امير المؤمنين‌» قانع‌ كنم‌؛ اما شريك‌سختي‌هاي‌ روزگار و اندوه‌
آنان‌ نگردم‌ و در تلخكامي‌هاي‌ زندگي‌ آنان‌الگو و پيشگام‌ نباشم‌؟
حضرت‌، در جاي‌ ديگر، لزوم‌ زندگي‌ ساده‌ و در حد ضعيفان‌ جامعه‌ رافريضه‌‌ الاهي‌ مي‌داند
دليل‌ و فلسفه‌‌ آن‌ را عدم‌ فشار رواني‌ به‌ مستضعفان‌ ذكرمي‌كند؛ چراكه‌ مشاهده‌‌ زندگي‌
ساده‌‌ حاكم‌ تهيدستان‌ را آرامش‌ مي‌بخشد.


7. امنيت‌ اجتماعي‌ و قضائي‌

يكي‌ از حقوق‌ اجتماعي‌ مردم‌ تأمين‌ امنيت‌ در عرصه‌هاي‌ مختلف‌ است‌.تأمين‌ امنيت‌
شهروندان‌ در مكتب‌ علوي‌ جايگاهي‌ ويژه‌ دارد؛ چنان‌ كه‌حضرت‌ جنگ‌ با دشمنان‌ و آشوبگران‌
و پاس‌ داري‌ از آرامش‌ و امنيت‌ جامعه‌را هدف‌ حكومت‌ خود مي‌داند:

خداوندا، تو آگاهي‌ آنچه‌ از ما صادر شده‌ (جنگ‌ها) نه‌ براي‌ اشتياق‌ به‌حكومت‌ بود و نه‌
براي‌ تصاحب‌ متاع‌ دنيا ...، بلكه‌ ]براي‌ آن‌ بود كه‌[در شهرها اصلاح‌ و آسايش‌ برقرار سازيم‌
تا بندگان‌ ستم‌ كشيده‌ات‌ درامنيت‌ و آرامش‌ به‌ سربرند.

حضرت‌ شهر بي‌امنيت‌ را بدترين‌ شهر مي‌خواند.

حضرت‌ در جاي‌ ديگر يكي‌ از علل‌ پذيرش‌ صلح‌ را برقراري‌ آرامش‌ وامنيت‌ اجتماعي‌ شهرها
بيان‌ مي‌كند.

/ 24