2. انتخاب‌ حكومت‌ و حاكم‌ - حقوق متقابل مردم و حکومت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حقوق متقابل مردم و حکومت - نسخه متنی

محمد حسن قدردان قراملکی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خارج‌ شوند؛درحالي‌ كه‌ مي‌دانست‌ هدف‌ آنان‌ نقض‌ بيعت‌ و تشكيل‌ گروه‌هاي‌ براندازي‌
است‌.وقتي‌ حضرت‌ به‌ آن‌ها اجازه‌‌ خروج‌ مي‌داد، به‌ اين‌ دو نكته‌ اشاره‌ كرد و در
پاسخ‌به‌ اعتراض‌ ابن‌ عباس‌، به‌ عدم‌ مشروعيت‌ قصاص‌ قبل‌ از جنايت‌ اشاره‌ فرمود.

حضرت‌ در برابر لشكر طلحه‌ و زبير و عايشه‌ در جنگ‌ جمل‌، متانت‌ وبردباري‌ نشان‌ داد و كوشيد
با راهكارهايي‌ مانند فرستادن‌ نمايندگان‌ وگفت‌وگو به‌ مسأله‌ خاتمه‌ دهد؛ حتي‌ خود وي‌ با
آنان‌ به‌ گفت‌وگو پرداخت‌ كه‌متأسفانه‌ سودمند واقع‌ نشد.

دومين‌گروه‌ رسمي‌ مخالفان‌ حضرت‌ «قاسطان‌» بودند كه‌ معاويه‌ در رأس‌آن‌ها قرار داشت‌. او
ـ كه‌ پيش‌ از خلافت‌ حضرت‌ فرمانرواي‌ مطلق‌ شام‌ بود ـدر برابر حكم‌ عزل‌ حضرت‌ از خود
مقاومت‌ نشان‌ داد و به‌ ستيز با حضرت‌روي‌ آورد.

امام‌(ع) در جهت‌ حل‌ مسائل‌ از طريق‌ گفت‌وگو كوشيد. آن‌ بزرگوار، درراستاي‌ اهداف‌ مسالمت‌
جويانه‌اش‌، نامه‌هاي‌ متعدد به‌ معاويه‌ نوشت‌ و پيكي‌مخصوص‌ به‌ نام‌ جرير بدان‌ سرزمين‌
گسيل‌ كرد. شدت‌ مداراي‌ حضرت‌ بامخالفان‌ و اشتياق وي‌ به‌ راهكارهاي‌ مسالمت‌آميز سبب‌ شد
به‌ ترس‌ از مرگ‌ ياترديد در باطل‌ بودن‌ جبهه‌‌ مخالف‌ متهم‌ شود. آن‌ امام‌ راستين‌، در
پاسخ‌ به‌ اين‌اتهام‌ها، دليل‌ تأخير جنگ‌ خود را هدايت‌ جبهه‌‌ شام‌ ذكر فرمود.

«خوارج‌» سومين‌ گروه‌ رسمي‌ مخالفان‌ امام‌ شمرده‌ مي‌شوند. آنان‌ گروهي‌متحجر و خشك‌
مقدس‌ بودند كه‌ در جريان‌ حكميت‌ جنگ‌ صفين‌ از جبهه‌‌حضرت‌ منشعب‌ شده‌، حضرت‌ و اصحابش‌
را تكفير كردند. رفتار امام‌ با آنان‌از صفحات‌ زرين‌ حكومت‌ علوي‌ است‌ كه‌ شايد نتوان‌
براي‌ آن‌ نظير پيدا كرد.واكنش‌ نخستين‌ حضرت‌ توسل‌ به‌ گفت‌وگو و تفاهم‌ بود. او، براي‌
تحقق‌ اين‌هدف‌، سفيران‌ متعددي‌ چون‌ ابن‌ عباس‌ به‌ سوي‌ آنان‌ گسيل‌ كرد و خود نيزشخصاً
حتي‌ در ميدان‌ جنگ‌ با آنان‌ به‌ مذاكره‌ پرداخت‌. البته‌ گفت‌وگوهاچندان‌ كارگر نيفتاد.

خوارج‌ در مسجد كوفه‌ آزادانه‌ مخالفت‌هاي‌ خود را ابرازمي‌كردند و به‌ شايعه‌ پراكني‌،
تفرقه‌ افكني‌، اهانت‌ به‌ حضرت‌ و حتي‌ تهديد به‌قتل‌ مي‌پرداختند.

حضرت‌ با متانت‌ و بردباري‌ تمامي‌ مخالفت‌هاي‌ خوارج‌ را تحمل‌ مي‌كردو اصحاب‌ خود را نيز
به‌ آرامش‌ فرا مي‌خواند. روزي‌ يكي‌ از خوارج‌، دربرابر سخن‌ حكمت‌آميز حضرت‌، شعار مرگ‌ بر
امام‌ را سرداد: «قاتله‌ اللهكافراً». اصحاب‌ حضرت‌ ـ كه‌ تحمل‌ چنين‌ شعاري‌ نداشتند ـ
خواستند وي‌ رابه‌ قتل‌ رسانند، حضرت‌ فرمود: رهايش‌ كنيد؛ زيرا تنها دشنام‌ داده‌ است‌؛
شماحداكثر مي‌توانيد دشنامش‌ را پاسخ‌ دهيد يا با كرامت‌ راه‌ عفو پيش‌ گيريد.

نكته‌‌ جالب‌ اين‌ كه‌ حضرت‌، علاوه‌ بر تحمل‌ اين‌ مخالفت‌ها، حقوق آنان‌ ازبودجه‌ عمومي‌
دولت‌ را قطع‌ نكرد و تصريح‌ فرمود: تا وقتي‌ دست‌ به‌ سلاح‌نبرند و تنها به‌ ابراز مخالفت‌
بسنده‌ كنند، حقوق آنان‌ پرداخت‌ خواهد شد.

هنگامي‌ كه‌ خوارج‌ از فعاليت‌هاي‌ سياسي‌ دست‌ كشيدند؛ به‌ خشونت‌ روي‌آورده‌ و به‌ آزار و
كشتار شهروندان‌، به‌ ويژه‌ شيعيان‌ حضرت‌، پرداختند ومذاكرات‌ صلح‌ و گفت‌وگو به‌ بن‌ بست‌
رسيد، حضرت‌ در شرايطي‌ كه‌ براي‌جنگ‌ با دشمن‌ خارجي‌ (معاويه‌) آماده‌ بود، نبرد با آنان‌
را، به‌ عنوان‌ آخرين‌راهكار، برگزيد.


2. انتخاب‌ حكومت‌ و حاكم‌

يكي‌ از حقوق اساسي‌ و اوليه‌‌ مردم‌ حق‌ گزينش‌ نوع‌ حكومت‌ و حاكم‌است‌؛ زيرا حكومت‌ و
حاكم‌ موجب‌ تقييد بعضي‌ حقوق و منافع‌ فردي‌ واجتماعي‌ شهروندان‌ خواهد شد و تصرف‌ و دخالت‌
در امور ديگران‌ به‌ دليل‌ ومشروعيت‌ نيازمند است‌. اجازه‌‌ حكومت‌ بايد از سوي‌ صاحبان‌ حق‌
(مردم‌)اعطا شود تا به‌ شكل‌ قانونيت‌ و حقانيت‌ درآيد. پس‌ مردم‌ واقعاً در انتخاب‌حكومت‌ و
حاكم‌ صاحب‌ حق‌ هستند.

ديدگاه‌ فوق، در سده‌هاي‌ اخير، به‌ شدت‌ از سوي‌ فلاسفه‌‌ سياسي‌ مغرب‌زمين‌ تبليغ‌

/ 24