7فريب‏خورده‏ - سیمای پیامبران در قرآن کریم نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سیمای پیامبران در قرآن کریم - نسخه متنی

عین‏اله ارشادی‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • كه گشتيد خود موجب اين بلا
    بگرديد برامتحان مبتلا



  • بگرديد برامتحان مبتلا
    بگرديد برامتحان مبتلا



تدبر و تفكر

قوم صالح گفتند، ما تو و آن جماعتى كه به‏تو ايمان آوردند را به‏فال بد گرفته‏ايم زيرا كه ما به‏سبب شما به‏گرسنگى شديد و به‏قحطى غلات گرفتار شده‏ايم صالحع گفت، فال بد شما از جانب خداست و حق تعالى شما را به‏سبب كفر به‏اين بلا گرفتار كرده83

به‏عبارت ديگر، چون ساليان چند در سرزمين آنها باران نيامده بود گفتند اى صالح به‏وجود تو و مؤمنين تو و دين تازه كه آورده‏اى ما فال بد زديم زيرا بعد از آمدن شما و دين تازه شما بركت از ما برداشته شده باران نمى‏آيد صالح گفت رسيدن خير و شر به‏شما نزد خداست، خداى تعالى بخواهد به‏شما باران فرستاده روزى مى‏دهد و اگر بخواهد باران را قطع و روزى نمى‏دهد از وجود من به‏شما ضررى نمى‏رسد، بلكه شما جماعتى هستيد كه شيطان نفس اماره شما را وسوسه كرده و به‏فتنه انداخته كه به‏دين خداوند فال بد مى‏زنيد خلاصه و تأويل 1- پيش‏آمدها و مشيت الهى را نبايد تعبير به‏فال نمود 2- در دين اسلام فال بد و خوب وجود ندارد، كارهاى خير را بايد با توكل برخدا انجام داد و از كارهاى بد در كل اجتناب نمود، فال گرفتن دلالت برسستى ايمان دارد، بايد در هركارى به‏خدا توكل نمود84

7فريب‏خورده‏

بل انتم قوم تفتنون85

ترجمه بلكه شما گروهى فريب‏خورده هستيد

تدبر و تفكر

در خصوص معناى، تفتنون اختلاف نظر است، ابن‏عباس مى‏گويد يعنى شما مردم به‏نيك و بد امتحان مى‏شويد محمدبن كعب مى‏گويد يعنى به‏سبب اعمال زشتتان گرفتار كيفر مى‏شويد، برخى گفته‏اند يعنى به‏طاعت و معصيت خدا امتحان مى‏شويد86 و نيز گفته‏اند شما گروهى آزموده شده‏ايد يعنى شما را مى‏آزمايند به‏تعاقب دولت و نكبت و سختى و آسانى87 و نيز گفته‏اند «قوم تفتنون» يعنى شيطان شما را به‏وسوسه خود مفتون ساخته است88 مرعوب ساخته است

و بعضى گفته‏اند، فتنه دو معنا دارد كه هردو معنا در اين جمله صادق است، يكى به‏معناى فساد است، يعنى شما قومى هستيد كه بسيار فساد مى‏كنيد، و ديگر به‏معناى افتتان و اختبار و امتحان است يعنى خداوند شما را امتحان مى‏كند89

8قومى فاسد

و كان فى المدينة تسعة رهط يفسدون فى الارض و لايصلحون90

ترجمه و در آن شهر، نُه گروهك بودند كه در زمين فساد مى‏كردند و اصلاح نمى‏كردند

ترجمه منظوم




  • در آن شهر بودند خود نُه گروه‏
    كه همواره راندند ظلم و فساد
    نه گامى نهادند در راه داد



  • كه از شرشان خلق بُد در ستوه‏
    نه گامى نهادند در راه داد
    نه گامى نهادند در راه داد



تدبر و تفكر

در خصوص معناى «رهط» اختلاف شده است عده‏اى به‏معناى نفر گرفته‏اند و مى‏گويند در قوم ثمود 9 نفر بودند كه در زمين فساد مى‏كردند و عده‏اى مى‏گويند، نه گروهك بودند كه فساد مى‏كردند و بعضى مى‏گويند، نه نفر بودند، اما چون اين افراد از سران قوم بودند هركدام عده‏اى را به‏همراه خود داشتند پس هركدام به‏استعداد يك گروهك بودند و بعضى معناى رهط را گروه، سه تا 10 نفر دانسته‏اند و بعضى رهط را به‏معناى جمعيتى كمتر از ده يا كمتر از چهل دانسته‏اند به‏هرحال مى‏گويند در آن شهر نه گروهك بودند كه فساد در زمين مى‏كردند و اصلاح نمى‏كردند، اين نه دسته اگرچه هريك براى خود خطى داشتند اما در انجام فساد نقطه اشتراك داشتند، و جمله «لايصلحون» تأكيدى است براينكه اين قوم مفسد از آنهايى نبودند كه بعد از فساد پشيمان شوند و از فساد دست بردارند بلكه دائماً به‏فساد ادامه مى‏دادند و هرگز درصدد اصلاح نبودند، اين دوام در فساد از كلمه «يفسدون» هم استفاده مى‏شود چون فعل مضارع دلالت براستمرار دارد و نشان مى‏دهد كه اين كار هميشگى آنها بود و هريك از اين گروه‏ها رئيس و رهبرى داشتند كه احتمالاً منتسب به‏قبيله‏اى بودند91

و نيز گفته‏اند، آنها نه دسته از اشراف و اكابر بودند كه رئيس آنها فردى است به‏نام «قدادبن سالف» كه در پى كردن ناقه صالح بيشتر از ديگران جديت مى‏نمود، كه از پيامبر اسلامص حديث آمده كه فرمود شقى‏ترين پيشينيان، قداد است كه ناقه صالحع را پى نمود و شقى‏ترين مردم در امت من، كشنده على‏بن ابى‏طالبع است اين نه نفر كه شريرترين مردم بودند در محل تبليغ رسالت صالحع فساد مى‏نمودند92 البته در آيه ديگرى قوم ثمود از فساد از روى زمين نهى شده‏اند، بدين بيان كه مى‏فرمايد

و لاتعثوا فى الارض مفسدين93

ترجمه و در زمين به‏فساد نپردازيد

اما مفسدين هيچ يك از توصيه‏ها و سفارش‏هاى حضرت صالحع را عمل نكردند و به‏راه باطل خود ادامه دادند

9مكّار و حيله‏گر

قالوا تقاسموا بالله لنبيّتنّه و اهله ثم لنقولنّ لوليّه ما شهدنا مهلك‏اهله و انّا لصادقون و مكروا مكراً و مكرنا مكراً و هم لايشعرون فانظر كيف كان عاقبة مكرهم انّا دمّرناهم و قومهم اجمعين94

ترجمه آنها گفتند «بياييد قسم ياد كنيد به‏خدا كه براو [= صالح‏] و خانواده‏اش شبيخون مى‏زنيم و آنها را به‏قتل مى‏رسانيم سپس به‏ولىّ دم او مى‏گوييم ما هرگز از هلاكت خانواده او خبر نداشتيم و در اين گفتار خود صادق هستيم آنها نقشه مهمى كشيدند، و ما هم نقشه مهمى؛ در حالى كه آنها درك نمى‏كردند بنگر عاقبت توطئه آنها چه شد؛ كه ما آنها و قومشان را همگى نابود كرديم

ترجمه منظوم




  • رئيسان مفسد ز قوم ثمود
    كه سوگند با هم به‏جا آوريد
    كه پيمان ببنديد با هم كنون‏
    ببستند تدبير قتلش چه سهل‏
    ببستند تدبير قتلش چه سهل‏



  • بدينگونه كردند گفت و شنود
    شبانگه به‏صالح شبيخون بريد
    يكى شب ز صالح بريزيد خون‏
    ببستند تدبير قتلش چه سهل‏



/ 34