3عبرت از قومى كه
هدايت را برگمراهى ترجيح دادندو اما ثمود فهديناهم فاستحبّوا العمى على الهدى فاخذتهم صاعقة العذاب الهون بما كانوا يكسبون178
ترجمه اما ثمود را هدايت كرديم ولى آنها نابينايى را برهدايت ترجيح دادند؛ بههمين جهت صاعقه - آن عذاب خواركننده - بهخاطر اعمالى كه انجام مىدادند آنها را فروگرفت
ترجمه منظوم
هدايت نموديم قوم ثمود
وليكن ز كورى و از جهل خويش
خدا آذرخشى فرستاد سخت
بسوزاند آن ملت تيرهبخت
بهراه درستى كه شايسته بود
ره گمرهى را گرفتند پيش
بسوزاند آن ملت تيرهبخت
بسوزاند آن ملت تيرهبخت
تدبر و تفكر
از آيه شريفه نكاتى قابل استخراج و استفاده استالف خداوند نسبت بههيچ يك از اقوام هلاك شده گذشته قصور و كوتاهى نكرده و نسبت بههدايت و سعادت آنان اهتمام لازم را داشته، براى آنها پيامبرانى بههمراه آيات و معجزاتى فرستاده كه هركدام مىتوانست سبب هدايت آنها شود، چنانكه مىفرمايد «و اما ثمود فهديناهم» يعنى اسباب هدايت را براى همه انسانها فراهم نمودهايم، چه اسباب و علل درونى مثل، عقل و شعور و قدرت درك حقايق، و چه اسباب بيرونى مانند، پيامبران و انسانهاى برگزيده و نمونه، و آيات و نشانهها و معجزات و كرامات
ب نقش انسان در هدايت و گمراهى، سعادت و شقاوت، تعيين كننده است و خداوند خواسته انسانها با اختيار خود راه هدايت و سعادت يا گمراهى و شقاوت را برگزينند، و آنها را مجبور نكرده و نمىكند چنانكه مىفرمايد «فاستحبوا العمى على الهدى»
ج انسان مسئول انتخاب خود است، و نمىتواند از عواقب كار خود فرار نمايد چنانكه مىفرمايد آنها بهدنبال اينكه گمراهى را برهدايت ترجيح دادند، گرفتار عذاب خواركننده شدند «بما كانوا يكسبون»
د انسان چون در مقابل انتخاب خود مسئوليت دارد، نبايد ديگران را در مورد محصول عمل خود سرزنش و بازخواست نمايد، بهعبارت ديگر، از آنجا كه هربلايى را خودش برسر خود آورده، نبايد از ديگران گلهمند شود، چنان كه مىفرمايد «بما كانوا يكسبون» يعنى هربلا و رنجى محصول دست خود انسان است و خودكرده را تدبير نيست
4عبرت از خرابه خانههاى «ثمود»
و عاداً و ثمودا و قد تبيّن لكم من مساكنهم و زيّن لهم الشيطان اعمالهم فصدّهم عن السّبيل و كانوا مستبصرين179ترجمه ما طايفه «عاد» و «ثمود» را نيز هلاك كرديم، و مساكن ويران شده آنان براى شما آشكار است؛ شيطان اعمالشان را براى آنان آراسته بود، از اينرو آنان را از راه خدا بازداشت در حالى كه بينا بودند
ترجمه منظوم
ببينيد اين خانههاى خراب
كه بودند بينا و صاحب بصر
چو شيطان برآن مردم بدسرشت
چو گشتند غافل ز ذكر و نياز
برآنان عذابى رسيد از خداى
بهخفت برفتند از اين سراى
ز عاد و ثمودند بعد از عذاب
كه ابليس راندى برايشان نظر
خوشآراست پيوسته اعمال زشت
ز راه خداوند ماندند باز
بهخفت برفتند از اين سراى
بهخفت برفتند از اين سراى
تدبر و تفكر
اين آيه شريفه خطاب بهتمام انسانهايى كه آثار گذشتگان را مشاهده مىكنند مىفرمايد شما خرابه خانههاى اقوام و ملل بلازده همچون «قوم ثمود» را كه مشاهده مىكنيد، قطعاً برايتان اين سؤالات پيش مىآيداولاً، چه برسر اين قوم آمده است؟
ثانياً، علت اين پيشامد چه بوده است؟
ثالثاً، آيا امكان تكرار اين بلا نسبت بهديگران نيز وجود دارد؟
اما در پاسخ بهسؤال اول خداوند مىفرمايد «فاخذتهم الصاعقة العذاب الهون»180 عذاب خواركنندهاى بهشكل صاعقه برسر آنان فرود آمد و همه را هلاك نمود
اما در پاسخ سؤال دوم، براى نزول عذاب براين قوم در قرآن كريم عللى ذكر شده كه در نگاه پنجم بحث آن گذشت از جمله اينكه در اين آيه مىفرمايد «زين لهم الشيطان اعمالهم» شيطان اعمال زشت و ناپسند را برآنان آراست و مطلوبشان قرار داد، منكرها را، بدىها را، براى آنها معروف و خوبى و نيكى جلوه داد، كه همين دام شيطان سبب شد تا آنان از رفتن بهراه انبيا و صراط مستقيم بازمانند، شيطان بهآنان القاء كرد نيازى بهپيروى از صالح نيست، شما خودتان بهتر مىتوانيد مصلحت زندگيتان را بشناسيد و شايد بهآنها القاء مىكرد، كه شما عاقلتر از آن هستيد كه نيازى بهراهنمايى كسانى مانند صالح داشته باشيد، چنانكه امروزه عدهاى خود را روشنفكر معرفى مىكنند و براى خود جايگاهى بس رفيع قايلاند بهحدى كه نيازى بههدايت و ارشاد انبياء و اولياء الهى در خود احساس نمىكنند و حضور در مكتب انبيا و متابعت از آنها را براى خودشان تنزل از آن مرتبت رفيع خيالى موهوم مىدانند آيا اينها نيز مانند قوم ثمود گرفتار دام شيطان نشدهاند؟ قرآن مىفرمايد اين در حالى بود كه، «و كانوا مستبصرين» يعنى آنها قدرت تميز بين حق و باطل را داشتند و مىتوانستند با تفكر و استدلال راه درست را از نادرست تشخيص دهند تا گرفتار دام شيطان نشوند، ولى غفلتزده شدند و تفكر نكردند زيرا آنطور گرفتار دام شيطان شده بودند كه بنابرگفته بعضى از مفسرين آنان گمراهى و ضلالت خويش را درستى و هدايت مىپنداشتند
و در پاسخ سؤال سوم با استفاده از جمله «و كانوا مستبصرين» مىگوئيم امكان تكرار اين بلا وجود دارد، بهاين بيان كه از جملهمذكور چنين استفاده مىشود كه اين جمله درصدد بيان اين مسئله باشد كه مبادا كسى تصور كند قوم ثمود بهعلت نداشتن سرمايه عقل و خرد و ابزار لازم براى شناخت، تعقل و تفكر نكردند و نمىتوانستند قومى روشنبين و روشنفكر باشند!
خير، اين قوم در حالى كه همانند تمامى انسانها، ابزار لازم براى شناخت و ديدن راه صحيح و باطل را داشتند، يعنى خداوند آنها را از راهنماى درونى يعنى عقل و درك و شعور، و راهنمايى بيرونى يعنى پيامبر و آيات و معجزات و كرامات، برخوردار كرده بود، با اين حال، باز گرفتار كيد و دام شيطان شدند، شيطان حق را باطل و باطل را براى آنان حق جلوه داد، اعمال زشت و ناپسند را محبوب و مطلوب آنان نمود و اعمال نيك را منفور و مبغوض و غيرقابل تحمل عرضه كرد
بنابراين، جمله «و كانوا مستبصرين» بيانگر اين نكته است كه، ممكن است اين دام سر راه تمامى انسانها در تمامى زمانها گسترده شود و با داشتن چنين سرمايههايى باز گرفتار بلا شوند درنتيجه بايد عبرت گرفت، بايد چشم باز كرد و تفكر نمود و قبل از پيدايش وسيله بلا، از حادثه پيشگيرى نمود بايد كارى كرد كه، دام و وسوسه شيطان كارساز نيافتد و نتواند اعمال ناپسند را پسنديده و باطل را حق جلوه دهد