ترجمه منظوم
بفرمود اينك ز يكتا خدا
نمائيد او را بهحالش رها
مكوشيد هرگز در آزار وى
وگرنه عذابى بيايد ز پى
دليلى است ناقه براى شما
كه سازد در ارض الهى چرا
وگرنه عذابى بيايد ز پى
وگرنه عذابى بيايد ز پى
تدبر و تفكر
در آيه شريفه نكاتى وجود دارد1- حضرت صالح عليهالسلام معجزهاى بهنام «ناقه» داشته است
2- اين معجزه بهدنبال ادعاى رسالت و دعوت بهيكتاپرستى حضرت صالحع از سوى قوم بهعنوان دليلى برصدق ادعا از ايشان طلب شده است
3- اين «ناقه» را بههمان شكلى كه قوم خواسته بودند خداوند از دل تخته سنگى بيرون كشيد كه بلافاصله وضع حمل نمود و بچهاى بهمانند خود زاييد
4- اين «ناقه» بهلحاظ اينكه معجزه الهى برحضرت صالح و قومش بود داراى ويژگىهاى منحصر بهخودش بود كه با ساير ناقهها فرق مىكرد؟
حال ممكن است رهجويان طريق معرفت سؤال كنند، كه چرا خداوند اين ناقه را در آيه شريفه بهخود نسبت داده است و حال آنكه همه عالم متعلق بهآن مالك مطلق است؟
در پاسخ بهاين سؤال مفسرين گرانقدر مىفرمايند
الف شايد بهاين علت است كه اين شتر برخلاف عادت كه بايد از شتر نر و مادهاى بهوجود مىآمد بهشكل معجزه و بدون نياز بهعلل مادى و عادى يعنى شتر نر و ماده آفريده شده است
ب بعضى گفتهاند چون جز خداوند هيچ كس ديگرى ادعاى مالكيت روى آن نداشت گفته شده «ناقةالله»
ج و بعضى گفتهاند چون آيتى و برهانى و معجزهاى بود از براى صالح برآن قوم، آن را «ناقةالله» خواندهاند23
5- نكته ديگرى كه از آيه شريفه استفاده مىشود اين است كه مقابله با ناقه بهمعناى ردّ معجزه الهى حضرت صالحع و مقابله با آن انكار ادعاى نبوت و رسالت آن جناب و تكذيب خداى اوست كه منجر بهنزول عذاب شديد و فراگير قوم شد
6- نكته ديگر اين كه، نوع معجزه ناقه نشانگر و مبين بقاء و دوام رسالت آن جناب تا پايان عمر شريفشان بوده، زيرا معجزه وى نيز از نوع معجزه موقت است كه مدت زمان خاصى بقاء دارد مانند بسيارى ديگر از پيامبران كه شريعت آنان مخصوص زمان خودشان بوده است نه همه زمانها، اين مسئله را از نوع معجزات پيامبران مىتوان استفاده نمود
4
هدف از معجزات الهى
و ما منعنا ان نرسل بالايات الا ان كذب بها الاوّلون و أتينا ثمود الناقة مبصرة فظلموا بها و ما نرسل بالايات الا تخويفاً24ترجمه هيچ چيز مانع ما نبود كه اين معجزات درخواستى بهانهجويان را بفرستيم جز اينكه پيشينيان كه همين درخواستها را داشتند و با ايشان هماهنگ بودند آن را تكذيب كردند از جمله ما بهقوم ثمود ناقه داديم؛ معجزهاى كه روشنگر بود اما برآن ستم كردند و ناقه را كشتند ما معجزات را فقط براى بيم دادن و اتمام حجت مىفرستيم
ترجمه منظوم
براى فرستادن معجزات
جز انكار و تكذيب پيشينيان
خداوند عالم بهدور وجود
همه مرد و زن اندر آن قوم و كيش
نمودند در حق حيوان ستم
گر آياتمان را فرستادهايم
كه مردم بترسند از رب خويش
ره رستگارى بگيرند پيش
در ايام پيشين بهدور حيات
نبودى دگر مانعى در ميان
عطا كرد ناقه بهقوم ثمود
بديدند ناقه بهچشمان خويش
نمودند پى ناقه را نيز هم
فقط برچنين علتى دادهايم
ره رستگارى بگيرند پيش
ره رستگارى بگيرند پيش
تدبر و تفكر
ما ثمود را كه از صالح پيامبرص ناقه درخواست كردند، بداديم ناقه،كه ايشان را بهبصيرت رساننده بود ناقه كه در او روشنايى بود، و ما آيات و دلالات معجزات را بههدف تخويف و ترسانيدن فرستاديم تا بترسند و ايمان آورند25 بنابراين اگر اقوام و ملتها از پيامبران چيزهايى را درخواست مىكردند كه پيداش آنها سبب ايمان آوردنشان نمىشد، خداوند چنين درخواستى را اجابت نمىكرد و گاهى تكذيب اين معجزه سبب نزول عذاب برآنها مىشددرخصوص جمله «الناقة مبصرة» برخى مىگويند يعنى براى آنها شترى بينا فرستاديم و عدهاى مىگويند، يعنى براى آنها شترى فرستاديم كه راه هدايت را بهآنها نشان مىداد و آنها را از گمراهى باز مىداشت26 و بعضى مىگويند يعنى شترى فرستاد در حالتى كه پيدا و هويدا بود بهطورى كه همه آن را مىديدند27