آقاي بهشتي در جلسه اي كه در اوايل سال 57 به طور خصوصي با ايشان در مورد ضرورت تشكل براي ادامه مبارزه داشتيم جمله عجيبي گفتند كه خيلي ها پس از آن تكليف خود را فهميدند ايشان فرمودند از حالا ديگر كسي اگر بخواهد براي انقلاب كار كند بايد هرچقدر مي تواند كارهايش را رها كند و وارد مبارزه شود همين باعث شد بعضي از دوستان كار و اشتغال خود را رها كنند و وارد مبارزه شوند خود من بر اثر تأثير سخنان ايشان مديريت فني كارخانه اي را رها كردم و به نهضت پيوستم .
نمي شود سبك حركت كرد
اواخر سال 41 كه با بعضي از دوستان در جلسه اي با آقاي بهشتي بوديم گفتند انقلاب يك حركت بنيان كن است كه همه چيز جامعه را به هم مي ريزد طبيعي است وقتي قرار شد حكومت را به هم ريزد نظام حاكم با آن برخورد مي كند تا آن را سركوب كند مردم را مي كشد زخمي مي كند و به زندان مي اندازد لازمه يك كار انقلابي كار مخفي است و تحمل شهادت و شكنجه و زندان و سختي و فرار و تبعيد تا جايي كه گاه آدم مجبور مي شود مدتي را برود در يك غار زندگي كند بايد ديد چه كساني براي اين كار آماده هستند بعد سئوال كردند براي ساختن نظام آينده راه اصلي كدام است ؟ كار سياسي يا كار فرهنگي يا كار مبارزاتي و انقلابي ؟ در جلسه هر كس نظري دارد بعضي كار سياسي و بعضي كار فرهنگي را ترجيح دادند در جمع ما يكي از برادران با لهجه اصفهاني به آقاي بهشتي گفت كار انقلابي راه حل اصلي است ولي چون كار سخت و سنگيني است اگر دست خودم باشد مي گويم به من كار سبك بدهيد از كشتن و زندان و اين چيزها به من ندهيد ! آقاي بهشتي از همين جواب استفاده كرد و گفت در مرحله نظر بعضي كار انقلابي را مي پسندند و قبول دارند ولي در عمل مي خواهند سبك حركت كنند در حالي كه مي دانيم در كار انقلاب نمي شود سبك حركت كرد .