بعد از مراجعت پدرم از آلمان به ايران و سخنراني يي كه در حسينيه ارشاد درباره عملكرد خود در آلمان داشتند مذهبي هاي سنتي و به خصوص بعضي از روحانيون تنگ نظر تبليغات شديدي عليه ايشان و اقدامات مفيدي كه انجام داده بود به راه انداختند تا جايي كه مرحوم آيت الله ميلاني كه از مشوقان و حاميان پدرم در مأموريت آلمان بود كمكهاي خود را به مركز اسلامي هامبورگ كاملاً قطع كرد .
به وحدت شيعه و سني توجه داشتند
مرحوم پروفسور جواد فلاطوري بحثي در مركز هامبورگ داشت پس از خاتمه بحث چون در آلمان رسم است پرسش و پاسخ مي شود فردي آلماني كه در تمام جلسات مسئله شيعه و سني را مطرح مي كرد در حضور مهمانان آلماني كه جلو نشسته بودند پرسيد آقا فلاطوري اين فرمايشاتي كه شما كرديد مربوط به شيعيان بود يا اهل سنت ؟ تا اين سئوال مطرح شد من برگشتم و به آقاي بهشتي كه دم در مركز ايستاده بود نگاه كردم ديدم اشاره اي كرد كه حرفي دارد وهمه را متوجه خود كرد با وقار خاصي پشت ميكروفون قرار گرفت و گفت آقاي پروفسور سئوال خوبي كردند البته من به انگليسي مي توانم خوب صحبت كنم ولي از يكي از برادران خواهش مي كنم براي اين كه سوءتفاهمي پيش نيايد بيايد و حرفهاي مرا به آلماني ترجمه كند بعد توضيح دادند مذاهب در همه جا وجود دارند حتي خود مسيحيان كه آقاي پروفسور هم جزو آنهاست فرقه هاي زيادي دارند كه من 412 فرقه آنها را خودم شناسايي كرده ام پروفسور آلماني گفت من نگفتم مسيحيت فرقه ندارد مي خواستم بدانم تفاوت نظر اين دو فرقه در اسلام در اين باره چيست ؟ آقاي بهشتي به مسئله فتوا و اجتهاد و ضرورت باز بودن عرصه اجتهاد در اسلام و اين كه قاعدتاً هر مجتهدي به هر نظري كه مي رسد براي مقلدين خودش لازم الاجراست اشاره كردند و گفتند اشكالي در اين روش نيست چون در مذاهب اسلام بر روي مسائل اصلي اختلافي نيست احكام بيشتر مربوط به عبادات و احكام است و به اين صورت اختلاف مذاهب را خيلي طبيعي جلوه داد بر همين اساس آقاي بهشتي چون اهل تسنن براي نماز به مسجدمي آمدند گفته بودند مهر گذاشته نشود و ما از دستمال كاغذي به جاي مهر استفاده مي كرديم كه حساسيت ايجاد نشود چون تكيه داشتند روي فرش نمي شود به جاي مهر نماز خواند لذا ما هم به بهانه تميز نبودن فرش ها دستمال كاغذي مي گذاشتيم .