من در يكي از سخنراني هايم كه در كانون توحيد داشتم يك مسئله را مطرح كردم و آن اين است همانطور كه در موقع پيروزي اسلام و در سال اول و دومي كه پيغمبر ص به مدينه آمده بود وضع انقلاب اسلامي ايجاب مي كرد آنهايي كه داشتند نسبت به آنهايي كه نداشتند يك رابطه برادرانه اي برقرار بكنند و طوري بشود كه فوراً قبل از اين كه معطل تنظيم اين قوانين شويم فوراً بياييم و آن امكاناتي از زندگي را كه مي شود به ديگران بدهيم اينها را مردم بيايند واقعاً با يك شيوه صحيحي به همه بدهند به طوري كه اين مردم محروم گودنشين اين مردم محروم زاغه نشين ، اين مردم محروم روستانشين حس كنند كه خيلي زود وضعشان يك قدري بهتر شده است.
انفاق واجب
من پيشنهاد كردم كه براساس يك انفاق لازم ، يك انفاق واجب يا يك برنامه كاري انجام شود چرا كه اين انفاق ها در آن زمان واجب بود ، از آيات قرآن مي فهميم در آن زمان هركسي كه داشت واجب بود كه به آن كسي كه ندارد كمك كند عيناً امروز هم هست به خصوص در رابطه با پيروزي انقلاب اين مسئله واجب و مؤكدتر مي شود توصيه من اين بود كه بياييم يك برنامه پي بريزيم و آنهايي كه دارند آن چيزهايي را كه مي شود به ديگران كه ندارند بدهند تا محرومان فوراً احساس كنند كه از محروميت درآمدند و با استناد به آيات قرآن در زمينه انفاق و انفاق واجب و با استناد به آنچه از سيره پيغمبر ص مي فهميم لازم است يك حركت به اين صورت در جمهوري اسلامي به وجود بيايد متناسب با ضرورت و نياز اين مقطع از پيروزي انقلاب ما .