سیره شهید بهشتی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سیره شهید بهشتی - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ممكن است بخواهند از من امتياز بگيرند

ما هر لحظه در انتظار شهادت پدرم بوديم وقتي تصميم گرفتيم منزلمان را از قلهك به خيابان ايران ببريم و در حال اسباب كشي بوديم ساعاتي پس از مغرب كه صداهاي شبيه به انفجار شنيديم به پاسداري كه همراه من در اسباب كشي بود و لحظاتي دراز كشيده بوديم گفتم فكر ميكنم همه چيز تمام شد و پدرم را شهيد كرده اند .

بعد كه بيرون آمديم و به حزب رفتيم همه چيز را متوجه شديم واقعاً هر لحظه همه منتظر شهادت ايشان بودند و البته پدرم هم مي دانست و گاهي با صبحتهايي در ما ايجاد زمينه ميكرد .

حتي خود ايشان يك بار به من گفت عليرضا مواظب خودت باش چون ممكن است دشمنان من ، تو را گروگان بگيرند تا از من در قبال آزادي تو امتياز بگيرند .

آخرين جمله شهيد بهشتي

در جلسه اي كه هر هفته شبهاي دوشنبه در سالن اجتماعات حزب تشكيل مي شد مسائل و مشكلات مردم از قبيل تورم ، مسكن ، آموزش و پرورش ، بهداشت و درمان و غيره مطرح مي شد و چون مسئولان اجرايي و مسئولان ساير قوا حضور داشتند تصميمي براي حل مشكلات گرفته مي شد و اگر احياناً نياز به قانوني بود ، مجلس قانوني براي رفع آن مشكل تصويب مي كرد .

معمولاً در نشستها يكصد و پنجاه نفر شركت ميكردند كه در نشست روز هفتم تير سال 1360 و در جلسه قبلي آن با همين عده از مسئولان بحث تورم بررسي مي شد در آغاز جلسه آقاي كاظم پور اردبيلي وزير بازرگاني وقت پيرامون تورم و مشكلات مربوط به آن صحبت كردند در اواسط جلسه كه تقريباً نمايندگان مجلس ، وزيران و معاونان و مسئولان اجرايي و قضايي كه عضو يا هوادار حزب بودند ، حضور داشتند ، پيشنهاد شد به خاطر عزل بني صدر و در پيش بودن انتخابات رياست جمهوري بحث مربوط به انتخابات بررسي شود كه با موافقت اكثريت حاضران مواجه شد .

/ 514