فرق مغفرت و رحمت اين است مغفرت اول آن لكهگيريهاي انسان است. اگر كسي را بخواهند به «صبغه الهي» رنگ كنند كه با تباهي او رنگ نميكنند. اگر پارچهاي را خواستند رنگ كنند يا ديواري را خواستند رنگ كنند با همان لكهها كه رنگين نميشود؛ اول لكهها زدوده ميشود وقتي شفاف شد بعد نوبت رنگ كردن هست. آن لكهگيريهاي گناه به نام مغفرت است آن رنگكاري خدا كه «صبغه الهي» است به نام رحمت است. فرمود: شما از خداي سبحان لكهگيري طلب كنيد، خدا هم لكهگيري ميكند [و] هم رنگآميزي ميكند؛ هم مغفرت دارد و هم مرحمت دارد. لازم نيست شما هم استغفار كنيد هم استرحام كنيد ولي در اين دعاها معمولاً ميگوييم «ترحم علي محمد و آل محمد كافضل ما صليت و ترحمت و علي ابراهيم و آل ابراهيم»18 كه ما اين ترحم را در كنار آن مغفرت ميگوييم يا تهنن را در كنار آن ترحم ميگوييم. پرسش: ... پاسخ: نه، استغفار طلب همان پوشش است! استغفار طلب پوشش هست [و] غفران جواب اين طلب هست. پرسش: ... پاسخ: آن هم ميپوشاند آن هم يك مغفر (كلاهخودي) روي سر گناه او ميگذارد گناهش را ميپوشاند؛ چون اصلش هم از مغفر است [و] مغفر يعني كلاهخود. او طلب پوشش ميكند خدا هم ميپوشاند، اما ديگر رنگآميزي براي چه؟ رحمت غير از مغفرت است. اينها استغفار ميكنند! يعني مغفرت طلب ميكنند [و] خدا گذشته از اينكه به طلب اينها پاسخ مثبت ميدهد رنگ رحمت هم ميدهد؛ يعني اينها ميگويند «خدايا! اين لكههاي گناه را از ما زائل كن! گناهان ما را شستشو كن!» اين استغفار است. خداي سبحان هم غفّار است غفور است گناهان را شستشو كرد وقتي شستشو كرد اين صحنه دل شفاف ميشود وقتي شفاف شد آنگاه خداي رحيم ظهور ميكند با صبغه الهي (و من احسن من الله صبغةً)19.پس اگر كسي از خدا استغفار كرد يعني طلب مغفرت كرد اينچنين نيست كه خدا به عنوان غفورٌ ظهور كند بلكه به عنوان (غفورٌ رحيم) ظهور ميكند هم آن لكههاي گناه را ميزدايد و هم اين صبغه الهي را كه رحمت است ميپوشاند و به او اعطا ميكند. پرسش: ... پاسخ: نه آنجا كه بخواهد بفرمايد خدا خيلي اظهار مغفرت ميكند آنجا غفور را به كار ميبرند؛ چون در مسئله حج جاي مهماننوازي است كه (فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ)20، خداي سبحان به عنوان غفور ظهور ميكند. (وَاسْتَغْفِرُوا اللّهَ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ) اين يك سلسله بحثهايي بود كه مربوط به وقوف عرفات و مشعر بود. اگر مسائل فقهياش هم احياناً لازم باشد ممكن است بعد مطرح بشود.