مشعر حرام، آغاز حرم و وجوب ورود به آن - تفسیر آیات حج، سوره بقره، آیه 198 تا 199 نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تفسیر آیات حج، سوره بقره، آیه 198 تا 199 - نسخه متنی

عبدالله جوادی آملی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مشعر حرام، آغاز حرم و وجوب ورود به آن

مشعر هم چون جاي شعار و علامت است و آغاز حرم هم همانجا است آنجا هم توقف مي‌كنند و مانند آن. از اين جهت مشعر شده است و از اينكه فرمود: (فَاذْكُرُوا اللّهَ عِنْدَ المَشْعَرِ الحَرَامِ) معلوم مي‌شود كه ورود به مشعر‌الحرام واجب است. البته از اين جمله توقف در مشعر استفاده نمي‌شود؛ براي اينكه انساني كه عبور مي‌كند مي‌تواند متذكر خدا باشد (عِنْدَ المَشْعَرِ الحَرَامِ) وجوب توقف را از اين جمله نمي‌شود استفاده كرد. فرمود: (عِنْدَ المَشْعَرِ الحَرَامِ) به ياد خدا باشيد ولو به عنوان عبور.

ـ بررسي معناي لغوي «افاضه»

اما مسئله افاضه گرچه متعدي استعمال شده است: أفاض الماء؛ يعني صبّه اما در اين گونه از موارد همان معناي لازمي را دارد؛ نه معناي متعدي چون بعضي فكر مي‌كردند كه (فَإِذَا أَفَضْتُم) اين افاضه متعدي است، مفعولش هم محذوف است؛ يعني «اذا أفضتم أنفسكم من عرفات»؛ وقتي خودتان را از عرفات بيرون آورديد [و] بيرون ريختيد. اين چنين لازم نيست تفسير بشود كه افاضه را متعدي بدانيم و بگوئيم مفعول محذوف است، (فَإِذَا أَفَضْتُم) يعني «أفضتم أنفسكم» بلكه افاضه همان حالت اندفاع و تفرق است (فَإِذَا أَفَضْتُم)؛ يعني «اذا تفرقتم، اذا اندفعتم» شروع در كار را مي‌گويند افاضه. از اين قبيل استعمال در قرآن كريم كم نيست يكي همان آيه 61 سوره مبارك يونس هم است كه فرمود: (وَمَا تَكُونُ فِي شَأْنٍ وَمَا تَتْلُوا مِنْهُ مِن قُرْآنٍ وَلاَ تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلاَّ كُنَّا عَلَيْكُمْ شَهُوداً إِذْ تُفِيضُونَ فِيهِ)؛ همين كه مي‌خواهيد وارد در كار بشويد، ما شاهديم. «أفاض فيه»؛ يعني «أخذ فيه». اين‌گونه از افاضه يا در موارد ديگر دارد خدا به آنچه كه شما افاضه مي‌كنيد عالم است (وَكَفَي بِاللّهِ شَهِيد)11 افاض فيه يعني اخذ همين كه شروع مي‌كنيد: (ثُمَّ أَفِيضُوا) يعني تفرقوا و اصل فيض هم آن جريان از فوق است آبي كه از بالا نازل مي‌شود مي‌گويند فاض و آبي كه در سطح واحد جاري است اصل جريان را استعمال مي‌كند مي‌گويند جري، اما فاضه نمي‌گويند. اگر آب فراواني از نقطه بالا ريزش بكند اين ريزشش را مي‌گويند فيضان. اگر كسي بريزد مي‌گويند افاضه كرد. اينكه جهنمي‌ها به بهشتي‌ها مي‌گويند: (أَفِيضُوا عَلَيْنَا مِنَ المَاءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللّهُ) آنها هم در جواب مي‌گويند: (إِنَّ اللّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَي الكَافِرِينَ)12 ناظر به افاضه به اين معنا است و اگر آب فراواني از بالا ريخت و به زمين رسيد چون منتشر مي‌شود، اين حالت نشرش را و انتشارش را مي‌گويند استفاضه وقتي منتشر شد مي‌شود مستفيض و اگر خبري ولو به حد تواتر نرسد، همين كه منتشر شد و شيوع پيدا كرد مي‌گويند خبر مستفيض؛ مثل آب فراواني كه وقتي به زمين ريخت منتشر مي‌شود. آن حالت انتشار را همان حالت استفاضه مي‌نامند.

در هر حال فرمود: (ثُمَّ أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفَاضَ النَّاسُ) نگوييد كه ما جزء سران قريشيم و اهل حرميم و از حرم بيرون نمي‌رويم (فَإِذَا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفَاتٍ) معلوم مي‌شود توقف در عرفات لازم است و نقطه برگشت هم از عرفات است، منتها چه وقت بايد در عرفات توقف كرد و چه مقدار وقوف واجب است اين را بايد عترت طاهره بيان بكنند كه كردند.

/ 14