اما (وَمِنْهُمْ مَن يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ)26؛ منطق گروه دوم اين است كه در (دنيا از خدا حسنه ميخواهند) دنياي حسن ميخواهند و در آخرت هم از خدا حسنه ميخواهند (آخرت حسني ميطلبند) و نجات از عذاب نار را از خدا مسئلت ميكنند. سه چيز ميخواهند: اينها حسنه ميخواهند. درباره ابراهيم (سلامالله عليه) فرمود: (وَآتَيْنَاهُ فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَإِنَّهُ فِي الآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ)27؛ ما در دنيا به او حسنه داديم. خب، آن مال حلالش را حسنه ميداند. بعضي از نعمتهاي معنوي را قرآن حسنه ميداند؛ نظير اينكه فرمود: (لاَ أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ المَوَدَّةَ فِي القُرْبَي وَمَن يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْناً)28 كه آنجا حسنه مصداقش ولايت و محبت اهل بيت و تشيع خاندان پيغمبر است؛ مصاديقش فرق ميكند. فرمود: منطق گروه دوم اين است كه ميگويند: خدايا به ما دنياي حسن بده! (رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً)29 ولي گروه اول منطقشان اين است (رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا)، «حسنة كانت أو سيئة»؛ چون مطلق است (چه حسنه چه سيئه) ولي گروه دوم فقط حسنه ميطلبند يعني منطق اينها اين است و اگر كسي در دعاها ميخواند (رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً) و در عمل دستش ميلرزد اين در حقيقت جزء گروه اول است. منطق گروه اول اين است خدايا! «آتنا في الدنيا حسنة كانت او سيئة» منطق گروه دوم اين است: خدايا! در دنيا به ما حسنه بده. (وَمِنْهُمْ مَن يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ)، آن گاه درباره اين گروه دوم فرمود: (أُولئِكَ لَهُمْ نَصِيبٌ مِمَّا كَسَبُوا)30؛ چه درباره دنيا باشد نصيبي دارند چه درباره آخرت باشد نصيبي دارند (وَاللّهُ سَرِيعُ الحِسَابِ)31.«وَالحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ العَالَمِينَ»