غلبه بر نقد، معيار عقلانيّت نظريه
براساس رويكرد پوپر، شرط عقلانيّت يك نظريه اين است كه:اولاً اين نظريه نقدپذير باشد و نه نقد گريز؛ يعني امكان نقادي آن باشد.نظريهاي كهبه دليل ابهام و پيچيدگي و دو پهلو بودن دائماً از قيد نقد ميگريزدمعقول نيست.ثانياً سرافراز بيرون آمدن نظريه از ميدان نقد، بهويژه در برابر نظريههايرقيب مهم
است و معقول بودن نظريه در گروي آن است.(2)
چنين نظريهاي تا هنگامي كه انتقاد جديدي آن را باطل نكند، معقول است.از برخي عبارات ديگر پوپر، تعبيري را براي عقلانيّت به دست ميآوريمكه از جهتي
روشنتر است. وي برخلاف هيوم، همين كه برهان انتقادي قابلدفاعي برعليه يك
نظريه وجود نداشته باشد، آن را معقول ميداند، اوميگويد:در حدس زدنِ واقعگرايي، هيچ امر غيرعقلاني و غيراستدلالي وجودندارد.و ميگويد:فقط به اين دليل كه برهانهاي انتقادي بر ضد نظريه وجود ندارد، ميتوانيمآن را
داراي شالوده محكم بدانيم.اگر برهانهاي نقدي كه برعليه يك نظريه اقامه ميشود در ردّ و ابطال نظريهعقيم
بماند، نظريه عقلاني محسوب ميشود، گرچه آن نظريه حدسي باشد.
مسلك عقلاني
با توجه به آنچه گذشت ميتوان گفت، پوپر مسلكي را عقلاني ميداند كهدر آن،نظريهها آماده پذيرش نقد و بلكه خواهان آن باشند و حتي ازشيوههاي خود نقدكننده
استفاده كنند و به تعبير پوپر به نقد از درون اقدامكنند. او در كتاب جستجوي ناتمام
مينويسد:قبلاً اكثر فلاسفه بر آن بودند هر مدّعاي عقلاني به معناي توجيه عقلانيباورها است.ادّعاي من ــ لااقل بعد از نگارش كتاب جامعه باز ــ اين استكه مفهوم عقلاني،
همان انتقاد عقلاني از نظريه مورد نظر و ساير نظريههايرقيب است.برخي صاحبنظران، مسلك پوپر را «عقلگرايي انتقادي» نام نهاده و آنرا در مقابل
«عقلگرايي كلاسيك» قرار ميدهند. ويژگي مهمّ اين مسلك،نفي باور لغزشناپذيري
نظريهها و ايدههاي مربوط به فلسفه و علم يا هر نوعديگر معرفتبشري است. درنتيجه،
عقلگرايي انتقادي بيآنكهجستجوبرايوصول به حقيقت را نفي كند، هيچ تعريفي از
حقيقت هم ارائهنميدهد. البته ما در قسمتهاي بعدي بيشتر به اين مطلب خواهيم
پرداخت.در اينجا به ويژگي مهم اين مسلك، يعني آمادگي براي نقد توجه داريم.پوپر،هم در كتاب حدسها و ابطالها و هم در كتاب جامعه باز و دشمنانش به اينمطلب
اشاره دارد.در كتاب جامعه باز و دشمنانش چنين مينويسد:در آن صورت ممكن است بگوييم مسلك عقلايي يا استدلالي عبارت استاز آمادگي براي
شنيدن دلايل انتقادي و تجربهآموزي.ملاك عقلانيّت روش علم
چنان كه در ابتداي اين بخش متذكر شديم، پوپر ميان علم و كل حوزهمعرفت به نوعي
مشابهت و سنخيت قائل است و درنتيجه چنين به نظر ميرسدكه ملاك و معياري كه براي
عقلانيّت ارائه ميكند، بهروشني روششناسيعلمي او را عقلاني معرفي ميكند.در بخش اوّل ديديم معيار ابطالپذيري محتاج محملي است كه پذيرشآن را معقول سازد؛
لذا، پوپر، در بسطي كه به نظريه علم شناسيخود دادهاست، معياركلّيتري رابراي