نقد معيار عقلانيّت‌ - عقلانیت معرفت از دیدگاه علم شناسی پوپر نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عقلانیت معرفت از دیدگاه علم شناسی پوپر - نسخه متنی

عبدالحمید ابطحی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

عقلانيّت‌ كل‌ معرفت‌ تبيين‌ كرده‌ است‌ كه‌ ملاك‌ابطال‌پذيري‌ نيز ضمن‌ آن‌ توجيه‌
مي‌شود.

توضيح‌ مطلب‌ اين‌ است‌ كه‌، روش‌ نقدي‌ در بارزترين‌ مصداق  آن‌ و درحوزه‌ معرفت‌ علمي‌
روش‌ حدس‌ و ابطال‌ است‌. چراكه‌، هيچ‌گاه‌ نظريه‌هاي‌علمي‌ قطعيت‌ نمي‌يابند و همواره‌
به‌ صورت‌ حدس‌ مي‌مانند و هر لحظه‌ درانتظار رويارويي‌ با يك‌ نظريه‌ ابطال‌كننده‌ و
نقدكننده‌ هستند؛ و همين‌ ويژگي‌ضامن‌ عقلانيّت‌ آنهاست‌. يك‌ نظريه‌ علمي‌ تا وقتي‌ پابرجا
خواهد بود كه‌ نظريه‌ابطال‌ كننده‌اي‌ آن‌ را از ميدان‌ بيرون‌ نكرده‌ باشد؛ همين‌ ويژگي‌،
عقلانيّت‌نظريه‌هاي‌ علمي‌ را تأمين‌ مي‌كند.

پوپر در بررسيهاي‌ انتقاديش‌ از مسئله‌ استقرا در كتاب‌ «واقعيگري‌ و هدف‌علم‌» مي‌گويد:

من‌ حدس‌ مي‌زنم‌ كه‌ به‌طوركلّي‌ استانداردهاي‌ استدلالي‌ (كه‌ آنها رااستانداردهاي‌
انتقاد؛ يعني‌ استانداردهاي‌ منطقي‌ تصوّر مي‌كنم‌) احتمالاًتعيين‌كننده‌ روشهاي‌ ما هستند.

چون‌ عقل‌ و منطق‌ به‌ ما مي‌گويد كه‌عقلاني‌بودن‌ و استدلالي‌ بودن‌ در آنجا نه‌ استقرا
است‌ و نه‌ اثبات‌ صحّت‌،بلكه‌ تنها انتقاد و حذف‌ است‌.

در اينجا، پوپر، در واقع‌، غيرعقلاني‌ بودن‌ استقرا و اثبات‌گرايي‌ را درنقدناپذيري‌؛ و
عقلانيّت‌ روش‌ خود را در اتكاي‌ آن‌ بر روش‌ نقدي‌ مي‌داند.

نقد معيار عقلانيّت‌

ديديم‌ پوپر معيار منتخب‌ خود را به‌ صورت‌ فراگير به‌ تمام‌ حوزه‌هاي‌معرفت‌ بسط‌ داده‌
است‌ و آنرا شرط‌ عقلانيّت‌ هر نظريه‌ معرّفي‌ كرده‌ است‌.عقلانيّت‌ صرفاً يك‌ تعريف‌ نيست‌
بلكه‌ جنبه‌ ارزشي‌ هم‌ دارد، و يك‌ نظريه‌معقول‌، شايستگي‌ اثبات‌ يا رد را پيدا مي‌كند و
اگر نقد پذير نباشد، اصولاًاقدام‌ به‌ نقض‌ يا ابرام‌ آن‌ از نظر پوپر منتفي‌ است‌. در اينجا
سؤال‌ مي‌شود كه‌خود اين‌ تئوري‌ كه‌ در مورد معيار عقلانيّت‌ ارائه‌ شده‌ آيا خودش‌ هم‌
عقلاني‌است‌ يا نه‌؟ پوپر معتقد است‌ كه‌ چون‌ معيارش‌ نقد پذير است‌. پس‌ عقلاني‌ هم‌هست‌.

عقلانيّت‌ مفهومي‌ با ارزش‌ و بار مثبت‌ مي‌باشد و اين‌ ارج‌ و منزلت‌را مستقل‌ از نظريه‌
پوپر يافته‌ است‌، حال‌ اينكه‌ شرط‌ لازم‌ و كافي‌ براي‌ اينكه‌عقلانيّت‌ را نقدپذيري‌
بدانيم‌ محتاج‌ دليل‌ است‌، و قبل‌ از ارائه‌ چنين‌ دليلي‌، به‌كارگرفتن‌ نقدپذيري‌ به‌
عنوان‌ معيار عقلانيّت‌ مغالطه‌ است‌، خصوصاً اگر درتوجيه‌ عقلانيّت‌ اصل‌ تئوري‌ از اين‌
ضابطه‌ استفاده‌ شود.

به‌ نظر مي‌رسد آن‌ كس‌ كه‌ نهايتاً پيشنهاد پوپر را بپذيرد يا معقول‌ بيابد نه‌ ازآن‌ باب‌
است‌ كه‌ معقوليت‌ را در معيار نقدپذيري‌ مي‌داند بلكه‌ مي‌تواند از اين‌باب‌ باشد كه‌ او با
اهداف‌ و ارزشهاي‌ بنيادي‌ و يا فوق  معرفتي‌ پوپر خود راهماهنگ‌ ديده‌ است‌. چنانكه‌ خود پوپر
نيز در صورت‌بندي‌ اين‌ اصول‌ ومعيارها متأثر از يكسري‌ اصول‌ ارزشي‌ بوده‌ است‌، لذا كسي‌
كه‌ اصولاً ازاختلاف‌ و اختلاف‌ انگيزي‌ تااين‌ حد خوشش‌ نمي‌آيد و روحيه‌ نقادي‌ بدون‌مرز
را روحيه‌ سركشي‌ و تاحدي‌ غيراخلاقي‌ مي‌داند و قبول‌ ندارد كه‌حقيقت‌ در هيچ‌ جلوه‌ و
مرتبه‌اي‌ از آن‌ قابل‌ دسترسي‌ نيست‌ ممكن‌ است‌نتواند عقلانيّت‌ معيار پوپر را بپذيرد و
آنرا درست‌ نيابد. بهرحال‌ ضمن‌ اينكه‌مي‌پذيريم‌ در مواردي‌ عقلانيّت‌ در پرتو نقدپذيري‌
تأمين‌ مي‌شود ولي‌ حصرعقلانيّت‌ دراين‌ معيار را نه‌ ضروري‌ و نه‌ صحيح‌ مي‌يابيم‌ و هيچ‌
منعي‌ نداردبرخي‌ آراء معرفتي‌ هم‌ فراتر از نقد باشد و هم‌ آن‌ را معقول‌ بيابيم‌.

از طرف‌ ديگر خود «نقد» هم‌ دچار ابهام‌ است‌. چه‌ نوع‌ مواجهه‌ و تقابل‌معرفتي‌ را مي‌توان‌
نقد ناميد؟ آيا آنچه‌ را يك‌ نفر نقد مي‌يابد در واقع‌ هم‌ نقداست‌؟ آيا تلقّي‌ افراد نقد را
تعيين‌ مي‌كند يا ملاكي‌ هم‌ براي‌ تعيين‌ نقد وجوددارد، و اگر نقد همان‌ است‌ كه‌ گروهي‌ و
طبقه‌اي‌ بر سر آن‌ به‌ توافق‌ مي‌رسند،آيا عقلانيّت‌ يك‌ پديده‌ نسبي‌ و راه‌ توافق‌ كلّي‌

/ 32