پژوهشی در فرهنگ حیا نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
كارى دارى . آنچه را مىخواهى ، بگو» . اين كار ، راه را براى حضرت على عليهالسلامهموارتر ساخت و ايشان توانست خواسته خود را مطرح كند . وقتى حضرت با استقبال رسول خدا روبه رو شد ، بار ديگر ، شرم به وى اجازه ماندن نداد و لذا فورا از حضور پيامبر صلىاللهعليهوآلهمرخّص شد . 1 امام حسن مجتبى عليهالسلام فرزندى به نام حسن داشت كه يكى از دختران عموى خود ، امام حسين عليهالسلام را خواستگارى كرد . هنگام خواستگارى ، حضرت به وى فرمود : «هر يك از دخترانم را كه مىخواهى انتخاب كن» . حسن از شرم نتوانست سخن بگويد . لذا امام حسين عليهالسلام به كمك وى آمد و مسئله را به گونهاى ختم كرد . 2 مسئله ديگر ، طرح موضوع خواستگارى با دختر است . معمولاً دخترها در اين گونه موارد ، خجالتىتر هستند و اگر با پيشنهاد مطرح شده موافق باشند ، نمىتوانند صريحا جواب مثبت دهند و حدّاكثر كارى كه مىكنند ، سكوتِ حاكى از رضايت است . رسمى كه هنگام خواندن خطبه عقد در ميان ايرانيان وجود دارد كه شخص عاقد براى بلهگرفتن تا سه بار درخواست خود را از عروس تكرار مىكند ، از همين فرهنگ حيا سرچشمه مىگيرد . اگر دخترى در همان مرتبه اول و بخصوص با صداى رسا «بله» را بگويد ، او را دخترى بىحيا و پُر رو مىشمُرَند . وقتى رسول خدا موضوع خواستگارى على عليهالسلام را با دختر خود فاطمه عليهاالسلام در ميان گذاشت ، ايشان از دادن پاسخ صريح ، خوددارى كرد و با سكوتِ حاكى از رضايت ، موافقت خود را اعلام كرد و رسول خدا ، با گفتن تكبير ، اعلام كرد كه اين سكوت ، نشانه رضايت است . 3 ـ شرم عروسى
پس از خواستگارى ، يكى از امورى كه ممكن است شرم داماد را به همراه