پژوهشی در فرهنگ حیا نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
شكل ديگرى از رابطه مبتنى بر ترس ، آن است كه براى ايمنى از آزار فرد ، با او رابطه برقرار شود . منبع تهديد در شكل اوّل ، شخص ثالث يا شىء ثالث بود كه براى ايمنى از آن ، برقرارى ارتباط صورت مىگرفت ؛ امّا در اين شكل ، منبع تهديد ، همان فردى است كه با او رابطه برقرار مىشود . برخى افراد ، شرور و آزاررسان هستند و براى ايمنى از آنان ، راهى جز اظهار ارادت و احترام به آنان ، وجود ندارد . اين شكل رابطه نيز نه صادقانه است و نه پايدار ؛ بلكه رابطهاى است مصلحتى و ناپايدار كه به محض پايان يافتن تهديد ، قطع مىشود . رسول خدا ، در اين باره مىفرمايد : ألا إنَّ شِرارَ أُمَّتِيَ الَّذينَ يُكرَمونَ مَخافَةَ شَرِّهِم . ألا ومَن أكرَمَهُ النّاسُ اتِّقاءَ شَرِّهِ فَلَيسَ مِنّي . 1 آگاه باشيد كه شرورترينِ افراد امّت من ، كسانى هستند كه از ترس آزارشان مورد تكريم قرار مىگيرند . آگاه باشيد هر كس به خاطر ايمنى از شرّش مورد تكريم قرار گيرد ، از من نيست . كسى بود كه رسول خدا ، او را انسان بدى مىدانست ؛ امّا وقتى خدمت ايشان رسيد ، او را احترام كرد و جاى مناسبى به وى داد . عايشه ـ كه شاهد ماجرا بود و از نظر حضرت نسبت به وى نيز آگاه بود ـ علّت را جويا شد . حضرت ، علّت را ايمن شدن از شرّ او اعلام كرد . 2 در حديث ديگرى آمده كه بدترينِ مردم ، كسى است كه موجب آزار آنان شود و بدتر از اين ، كسى است كه به خاطر ايمنى از شرّش مورد احترام قرار گيرد . 3 و امّا در الگوى دوم ، كه الگوى «طمع» باشد ، علت ارتباط ، تأمين نياز و كسب