پژوهشی در فرهنگ حیا نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
ابلاغ كند ؛ يعنى آنچه را ارسال مىكند ، پيامى باشد كه به طور مستقيم يا غير مستقيم ، حيا را ترويج نمايد . اين ، چيزى است كه شايد به ندرت بتوان براى آن نمونه پيدا كرد . كدام رسانه را مىتوان يافت كه پيام حيا را تبليغ كند ؟ امروزه حيا با همه زيبايى و كاركردى كه دارد ، يك سخن فراموش شده است . امروز را مىتوان « دوران غربت حيا » در رسانه دانست . هر چند رسانههاى ايران را در مقايسه با ديگر رسانههاى جهان ، مىتوان از نجيبترين و پاكترين رسانهها دانست ؛ امّا با اين حال ، حيا براى همه و از جمله براى رسانهها يك موضوع ناشناخته است . تا چه اندازه حيا را مىشناسند ؟ و تا چه اندازه از قلمروهاى آن آگاهاند ؟ و آيا حيا در رسانههاى ما سير صعودى دارد يا سير نزولى ؟ و ... به هر حال ، براى رشد حيا در جامعه ، تبليغ آن ، يك ضرورت است و براى تبليغ حيا ، شناخت صحيح آن لازم است . بايد حيا را به درستى شناخت و آن را به پيامهاى رسانهاى تبديل كرد و سپس ، مردم را با آن آشنا نمود . اگر حيا موضوع تبليغ رسانهها قرار گيرد ، مىتواند به گسترش فرهنگ حيا و ريشهدار شدن آن ، كمك فراوانى نمايد . بخش فراوانى از غربت حيا در زندگى بشر ، به دليل ناشناخته بودن آن است . رسانه در شكست اين غربت و انزوا ، مىتواند نقش مهمّى ايفا كند . شايد در مقطع كنونى كه حيا يك ضدّ ارزش معرفى مىشود ، رسالت رسانهها مضاعف گردد .