2 . فرد كمرو
فرد كمرو به دليلويژگىهايى كه دارد ، هنگام مواجهه با «فعل نيك» ، از حاضران شرم مىكند و دست مىكشد . در كمرويى ، صحبت از اين نيست كه شخص ، اعتقادى به درست بودن فلان عمل ندارد ؛ بلكه بحث از اين است كه فلان كارِ درست را به خاطر ديگران ، ترك مىكند و انجام دادن آن را در جمع آنان ، نادرست مىپندارد . ممكن است شخص كمرو در وضعيت ديگرى ، به انجام دادن آن كار ، مبادرت كند ؛ ولى اكنون و در حضور اين جمع ، قادر به انجام دادن آن نيست . بنا بر اين ، علّت ترك فعل نيك ، بىاعتقادى فرد نسبت به آن نيست ؛ بلكه علّت آن ، ناتوانى فرد در انجام دادن كارهايى است كه ممكن است برخلاف خواست ديگران باشد . به همين جهت است كه در روايات ، از كمرويى به عنوان حياى ضعف ، ياد شده است . 1 آنچه فرد كمرو را به اين كار وا مىدارد ، ضعف و ناتوانى اوست . كسانى كه از انجام دادن كارهاى شايسته خوددارى مىكنند ، انسانهاى ضعيف و ناتوانىاند كه قدرت مقاومت و مقابله با حضور سنگين و نگاههاى سرزنشگر ديگران را ندارند .3 . حضور و نظارت
قوام هر حيايى (چه مثبت و چه منفى) بسته به حضور ناظران و درك نظارت آنان توسط فرد كمروست . اين نكته را در بحث حيا نيز يادآور شديم . آنچه درامام صادق عليهالسلام فرمود : «الحياء على وجهين ؛ فمنه ضعف ومنه قوّة وإسلام وإيمان ؛ حيا بر دو گونه است : يكى حياى ضعف است و ديگرى حياى قدرت و اسلام و ايمان» . (تحف العقول ، ص 418)