پژوهشی در فرهنگ حیا نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
نمىشود . آنچه اين حضور را به عاملى براى كمرويى تبديل مىكند ، ضعف و ناتوانى فرد در تحمّل فشار روانى حاضران و مخالفتهاى آنان است . وقتى يك انسان ضعيف النفس در برابر ديدگان سرزنشگر مخالفان قرار گيرد و توان مقاومت در برابر آن را نداشته باشد ، كمرويى به وجود مىآيد و فرد را از انجام دادن كار ، باز مىدارد . نكته ديگر ، اين كه هميشه اين گونه نيست كه حضور مخالفان ، موجب بروز حالت كمرويى شود . ممكن است كسى با انجام شدن كارى مخالف باشد ؛ امّا هيچ فشارى بر فرد مقابل به خاطر انجام دادن آن كار ، وارد نسازد و او را در انجام دادن آن ، آزاد بگذارد . مثلاً اگر كسى كه مُلحد است و هيچ اعتقادى به عبادت ندارد ، كسانى را كه موحّدند ، به سبب اعمالشان تحت فشار قرار ندهد و سرزنش نكند ، در اين صورت ، احتمالاً حضور چنين فردى ، حتّى براى انسانهاى ضعيف النفس ، موجب بروز كمرويى نمىگردد و يا احتمال آن را به شدّت ، كاهش مىدهد . البته در اين فرض ، لازم است فرد از اين خصلت مخالف خود ، آگاه باشد . نكته ديگر ، اين كه در فرض كمرويى ، دو گونه ناظر ممكن است وجود داشته باشد : يكى ناظرى كه كارهاى مثبت را قبيح مىداند و ديگران را به خاطر انجام دادن آن ، مستحقّ سرزنش مىداند . در چنين حالتى ، فرد كمرو از انجام دادن كارى كه به نظر ناظر ، قبيح است ، خوددارى مىكند ، هر چند شايد در واقع ، قبيح نباشد و خود او نيز به قبيح بودن آن اعتقادى نداشته باشد . امّا گونه دوم ناظر ، اين است كه كار نيك ، با ارزشهاى فرد ناظر ، همسان باشد ؛ امّا فرد كمرو تصوّر مىكند كه انجام دادن اين كار در حضور چنين كسى قبيح است و لذا آن را ترك مىكند . گاهى ناظران ، كارى را قبيح مىدانند و يا فرد ، تصوّر مىكند كه آن را قبيح مىدانند ، و گاهى فرد ، تصوّر مىكند انجام دادن اين