2 . تكرار
فرد باحيا نسبت به تكرار قبيح ، حسّاس است و تجربه متعدّد فعل قبيح ، مىتواند به بىحيايى منجر شود . ممكن است فرد باحيا ، به جهت غفلت يا لغزش ، مرتكب فعل قبيح شود . گرچه در مرتبه اوّل ، اين كار همراه با شرمندگى و سرافكندگى خواهد بود ، امّا اگر تكرار گردد ، سبب از ميان رفتن قبح آن كار مىگردد و هنگامى كه قبح عملى از ميان برود ، دليلى براى شرم ، وجود ندارد . به همين جهت ، على عليهالسلام مىفرمايد : قَد كَثُرَ القَبيحُ حَتّى قَلَّ الحَياءُ مِنهُ . 2 به تحقيق قبيح ، افزايش يافت تا آن جا كه حيا كردن از آن كاهش يافت . همچنين در سخن ديگرى مىفرمايد : مَن كَثُرَ خَطاءُهُ قَلَّ حَياءُهُ . 3 خطاكارىِ هركس زياد شود ، حياى او كاهش مىيابد . جالبْ اين كه ايشان ، علّت افزايش خطا را نيز در پُرحرفى دانسته است . پُرحرفى ، منجر به افزايش اشتباه مىشود و افزايش اشتباه ، منجر به كاهش حيا : مَن كَثُرَ كَلامُهُ ، كَثُرَ خَطَؤُهُ . 4 هر كس زياد حرف بزند ، زياد اشتباه مىكند . به هر جهت ، تجربه كار قبيح ، مىتواند حيا را كاهش دهد . كار قبيح ، تا وقتى1 - تحف العقول ، ص 19 ؛ بحار الأنوار ، ج 1 ، ص 119 . 2 - غررالحكم ودررالكلم ، ح 6710 . 3 - نهج البلاغه ، حكمت 349 ؛ تحف العقول ، ص 89 و 99 ؛ روضة الواعظين ، ص 469 ؛ بحار الأنوار ، ج 77 ، ص 286 . 4 - همانجا .