پژوهشی در فرهنگ حیا نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
بدون ترس و طمع ، تبديل مىكند . حيا در زمره مهاركنندهها و تنظيم كنندههاست و آنچه آن را برجستهتر از ديگر كنترل كنندهها مىسازد ، اين است كه اين كنترل و تنظيم خود ، نه بر پايه ترس است و نه بر پايه طمع . گاهى انسان بر اساس ترس عمل مىكند و رفتار خود را طورى تنظيم مىكند كه از منبع تهديد ، دور شود . در اين فرض ، خطرى در آينده وجود دارد كه تحت شرايطى ممكن است به فرد ، اصابت كند و او را نابود سازد . نگرانى از اصابت اين خطر ، موجب برانگيختگى ترس مىشود 1 و كسى كه از چيزى بترسد ، از آن فرار مىكند . 2 بنا بر اين ، فرد ممكن است با توجّه به تهديدات آينده بترسد و موضعى اتّخاذ كند و رفتارى را در پيش گيرد تا خود را از منبع تهديد ، دور سازد . بنا بر اين ، ترس به انسان كمك مىكند تا خود را مهار و رفتار خود را طبق قانون ، تنظيم كند . صحبت از جهنّم ، عذاب قبر ، قيامت و كيفر گناه ، همه در همين راستا قرار مىگيرند . و همچنين گاهى ممكن است كه طمع ، مبناى عمل انسان قرار گيرد . در اين حالت ، فرد سعى مىكند براى به دست آوردن پاداشهاى وعده داده شده ، روش و منش خود را طبق قانون تنظيم كند . وعده پاداش ، طمع برخى را برمىانگيزد و هر كس به چيزى دل ببندد ، به سوى آن روان مىشود 3 و به گونهاى عمل مىكند كه پاداش مورد نظر را به چنگ آورد . بنا بر اين ، طمع ، عامل ديگرى است كه به انسان كمك مىكند تا رفتار خود را تنظيم و نفس خود را مهار نمايد . به همين جهت ، در فرهنگ اديان ، صحبت از بهشت و پاداشهاى الهى و ويژگىهاى